یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

قدیما اینترنت محل باصفایی بود

از سه روز پیش تا همین الان ... تا بحال چیزی حدود 14 تا پیامکی که برای برنامه های زنده رادیویی فرستادم، خونده شده ...

خیلی کیف داد


تو یکیشون یه حرف خنده دار زدم ... طوری که صدای خنده و بریز بپاش همه عوامل پشت صحنه هم اومد (+ ابدارچی صدا سیما)


گوینده هایی که باهاش سروکار داشتم میثم عبدی بود ...

صداش یه نمه پفکی و رو اعصابه ... بیچاره ... برای همین وقتی حرف میزنه همه مجری های دیگه بهش میگن : پریدی وسط حرف ما ...


یه بار یکی از بچه های نه چندان عاقل کلاس که یک شب توی خندوانه هم حضور داشته (اون قسمتی که مهران رجبی هم بوده ! خخخخخ) درباره ی صدای یکی از بچه های پرتقال صفت به اسم آقای جمالی ، گفت : صدای جمالی مث یه خط صافه ...


این توصیف بیش از حد فیلسوفانه منو به شوک فرو برد ... من با این همه کتابخانی نمیتونستم همچین توصیفی از صدای یه نفر ارائه بدم ...

اما اگر بخوام تیری در تاریکی بندازم ... درباره ی صدای میثم عبدی (گوینده رادیو!) میگم که : صداش مثل یک نرده بون در حال سقوطه که داره در بین راه ، خمیر دندونش رو قرقره میکنه ...



خب برای آشنایی بیشتر با صدای میثم عبدی ، گوش به زنگ رادیو تهران باشید ... !


راستی یکی از بزرگترین سوالای من اینه :


آیا دختر ها هم آره ؟!


(این از اون حرفایی که اگر خواستن 10 سال دیگه برام پرونده درست کنن ، حتمن قاضی این مورد رو ذکر میکنه ... !!! خخخخخخخخ )


یه سوال دیگه : چرا پنج سال پیش بلد بودم دختر های همسن خودم رو از اینترنت جمع کنم ؟ ولی الان فقط یه سری دانشجوی خرخون تو وبلاگا وول میخورن خودشونم نمیدونن دخترن یا پسر چه برسه به من ... اهم . بعد بگین بلاگ بهتر از بلاگفاست ... من اگر بلاگفا بودم الان باید انتخاب میکردم فردا با کدوم دختر برم پارک ! اونی که سریع و زبر و زرنگ تایپ میکنه یا اونی که بلد نیست تایپ کنه ولی عکساش آه :دی )


یادمه یکی از شبکه های اجتماعی 5 سال پیش ، که دختر پسرای با شعور داستان نویس رو خوب دور هم جمع میکرد ، انجمن فانتزی فنس ، افسانه ها یا دارن شان فنز بود ... اون زمانا خبری از ان تاگرام و این چیزا نبود ... اینطوری نبود که هرکی از ننش قهر کنه سرعت تایپش بره بالا...


الان معلوم نیست کدوم کاربر اینترنتی آدمه و کدوم رباط (یعنی آدم بودنش برامون خیلی هست چه برسه به دختر یا پسر بودنش )


هی روزگااااااااااااااااار



پ ن : (یادش بخیر توی بلاگفا چقدر پ ن اهمیت داشت ، اصلن ملت عنوان پستشون رو میذاشتن پ ن ، بعد یه ماه در افق محو میشدن بعد یه ماه اونقدر نظر میخورد پاش که سی آی ای اعلام وضعیت ویژه سایبری میکرد)


پ ن مخصوص رمضان : خوشم میاد توی سحر وقتی از پنجره به بیرون نگاه میکنم ، میبینم فقط یه لامپ از خونه های همسایه روشنه ... که معلوم نیست اونم لامپ پیرمردیه که پا شده نصفه شب یه لیوان آب بخوره ... یعنی یه همچین ملت با ایمانی داریم ها ...


بعد وقتی بهشون میگیم ریچارد داوکینز در دانشگاه آکسفورد به خدا اعتقاد نداره ، میگن : اون توله سگ های لائیک رو ولش کن ...


خدا این 70 یا 80 میلیون آدم رو با هم درجا شفا بده :دی :دی :دی :دی

sina S.M
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان