یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

انجمن های لاکردار

دلم تنگ شده ... برای چی ؟ 

برای انجمن ::فانتزی فنز::  (طرفداران فانتزی) و ::طرفداران دارن شان::.

۴ سالی است که جفتشان با خاک یکسان شدند. 


فانتزی فنس یا فنز یا هر چی ... یک انجمن یا تالار گفت و گو بود که تویش داستان های کوتاه و بلند نوشته میشد و اعضای سایت فعال که جمعن ۲۰ نفر نمیشدند می آمدند و داستانت را نقد میکردند. 


من خودم جزو نقاد های خشن بودم ... از قابلیت نقل قول استفاده میکردم و تک تک جمله ها را بمب باران میکردم . البته با دلیل و منطق ... همین شد که خیلی عاشق نویسندگی شدم. گروه کوچکی که در فانتزی فنس تشکیل داده بودیم کم کم به دشمنی منجر شد. من از آنجا آمدم بیرون. 


کاری کردم که نتوانم دوباره لاگین شوم. یک رمز وحشتناک برای اکانتم ساختم که دیگر حتی اگر به غلط کردن هم افتادم نتوانم وارد سامانه شوم.

کم کم یک سری اعضای جدید آمدند که دیگر با کتاب و داستان و اینها حال نمیکردند و همش پست درباره فیلم میگذاشتند. من با اینکه عضو نبودم. اما هر از گاهی می آمدم و به پست هایم و جوابی که برایشان نوشته شده بود نگاه میکردم. به نقد هایم. گاهی وقت ها چیز هایی را میدیدم که هرگز ندیده بودم. یک لبخند مجازی که من آن را با تند خویی و مثل مسعود فراستی له و لورده کرده بودم. یک نشانه ای از اینکه طرف مقابل از من بدش نیامده و من در پیام بعدی ام گفته بودم : خب ... خوشحال شدم. حالا دیگه گمشو تا بتونم به کارام برسم :دی 

همه این سرک کشیدن هایم یک سال نشد. بعد انجمن فانتزی فنز نابود شد و همه اطلاعاتش بر باد رفت. الان برایش جایگزین ساخته اند و تعدادی اعضای قدیمی هم هستند. ولی دیگر آن سایت نیست. محیطش آن محیط نیست. درضمن من هم دیگر فانتزی خوان نیستم. 

چند تایی هم داستان کوتاه در آنجا نوشتم. ولی یادم است هیچ وقت سراغ داستان بلند نرفتم.  

sina S.M
ستــ ـاره
۲۶ شهریور ۱۸:۰۵
درست حدس زدید نظر منو :)

خوب همینطور که من مطالب وبلاگتونو میخوندم حس کردم بیشتر دوست دارید قسمت های منفی قضیه یا داستان یا هرچیزی رو بیان کنید و یجورایی نقد هاتون منفیه اکثرا...


مرسی که پاسخ دادید :)
پر هام
۲۵ شهریور ۲۱:۱۶
یاد باد آن روزگاران .!
من تو فانتزی فنز زیاد نمیگشتم . بیشتر تو دمنتور قاتیه طرفدارای هری پاتر بودم . یه جایی تو وبلاگت خوندم که چندان ارادتی به هری پاتر نداری ظاهرا ! البته منم طرفدار دو آتیشه هری پاتر نبودم خداییش . ولی خب حال میداد اون فضا ها .
خوش بحالت که میتونی داستان بنویسی . من اصلا استعدادشو ندارم .....
پاسخ :
ببینم چیزی مد و همگانی شده ..صد سال نزدیکش نمیشم :دی 

و خوش به حال تو که فیلسوف هستی 
maryam !
۲۵ شهریور ۲۰:۱۷

هدایت اصلاً غمگین نبود؛ اونجور که شما ُ بیشتر آدما فکر میکنن؛ هدایت فقط مثل بقیه نبود؛ باید مثل هدایت باشی تا بفهمی دردشُ !

خب منم اصلاً با نظر شما موافق نستم، نوشتن ذهن رُ آروم میکنه؛ آدم از خودش که نمیتونه فرار کنه؛ پس مینویسه ... اگه قصدت نوشتن باشه؛ از دغدغه هات مینویسی؛ اگرم قصدت مطرح شدنه که بحثش جداست؛ کلی میگم :-)

پاسخ :
قصد مطرح شدن ... تیکه بودا :(
 من یه دفترچه جدا دارم که اغلب فحش هامو اونجا میدم. اینجا باید کمی عام تر بنویسم. 
maryam !
۲۵ شهریور ۱۹:۵۶

دوس داشتم نظرم کاملُ درست باشه؛ اگه دست خودم بود اون اولی رُ کلاً پاک می کردم :d


چون اینجا از نوشته هات نوشتی؛ منم دنبال یه فرصت بودم که بگم نوشته هات خوبن؛ دیگه این شد که گفتم !


یکی از اون دو تا موضوعی هم که یادم رفته بود؛ این بود که اتفاقاً من دوس داشتم اون پستت رُ که به خواننده هات فحش داده بودی !!

دوس داشتم بنویسی ُ بخونم؛ چون برام جذاب بود نوشته هات؛ همون راحت نوشتنت !

پاسخ :
بله اما نوشته های هدایت هم برای شما جذاب است ... نمیخواهم سرنوشت او را داشته باشم :) آدم باید خودش را کنترل کنه. اگر به غم ها اجازه بدی و همیشه راحت بنویسی و غم در نوشته هات بیان بشه... مثل قارچ رشد میکنه و ممکنه به روح آسیب بزنه. لاقل این نظر منه که باید کمی آدم از خودش خجالت بکشه . 
maryam !
۲۵ شهریور ۱۹:۲۴

" کلاً قلم روونی داری "

کامنت اول این قسمت مهم رُ نداشت !!


آره پاک کردم؛ چون جاش نبود بگم ! اما اینجا جاش بود و گفتم ! نوشتم یعنی !


شما اگه میخوای نگران شی، بهتره نگران فک ُ دهان مشت خوردگان بشی :d

پاسخ :
به خاطر این جمله کوچیک کل نظر رو کپی کردی ؟ 
میشد جداگونه بگی . اینطوری فانتزی هم بود ..
چرا اینجا جاش بود اونجا نبود ؟
maryam !
۲۵ شهریور ۰۳:۳۸

مثل اینکه مسئولین رسیدگی کردن و قسمت فالوئرهای وبلاگتون درست شد، واقعاً تبریک میگم بابت وبلاگ سرشار از محتوای تولیدیتون :d


از داستانهات قبلاً تو همین وبلاگ خوندم، یادمه به نظرم جذاب بود نوشته هات و خوشم اومد؛ با اینکه کمتر داستانی منُ جذب میکنه ( مخصوصاً اگه کار یه بلاگر باشه )؛ کلاً قلم روونی داری و وقتی برگشتی ُ نوشتی میخوای عام پسند بنویسی؛ من تو کامنتم نوشتم : " به نظرم خودت باشی ُ کمتر کسی بپسندتت بهتر ازینه که عام پسند بشی ُ تعداد زیادی بپسندنت " اما پاک کردمش ُ نفرستادم این قسمت کامنت ُ !

دو تا موضوع دیگه هم می خواستم بگم که یادم رفت !


+ این فنز یا فنس مثل سیگما یا زیگماست، من دیروز سر کلاس هر دو شُ گفتم تا مشت محکمی باشه تو دهن اونایی که دنبال آتو گرفتن از منن !! :d


++ یه بار کامنتم پرید، دوباره نوشتمش ُ یه قسمتش جا موند؛ الان ویرایشش کردم ُ دوباره میخوام بفرستم :-"


پاسخ :
+ واقعن؟! خدا خیر بدهد مسئولین را.. خودشان بریدند و خودشان دوختند. (در هر دو مورد مرا بی خبر به حال خود رها میکنند)
× پاک کردین کامنت رو ؟ خب پس چرا الان من باید با خبر بشم ؟! الان تکلیف چیست. عام پسند بنویسم یا نه؟! :دی چون شما به یک کامنت پاک شده الان جان دادی ... 
مشت محکم زدید دستتان درد نگیرد یه وخ :/)
maryam !
۲۵ شهریور ۰۳:۳۳

مثل اینکه مسئولین رسیدگی کردن و قسمت فالوئرهای وبلاگتون درست شد، واقعاً تبریک میگم بابت وبلاگ سرشار از محتوای تولیدیتون :d


از داستانهات قبلاً تو همین وبلاگ خوندم، یادمه به نظرم جذاب بود نوشته هات و خوشم اومد؛ با اینکه کمتر داستانی منُ جذب میکنه ( مخصوصاً اگه کار یه بلاگر باشه )؛ و وقتی برگشتی ُ نوشتی میخوای عام پسند بنویسی؛ من تو کامنتم نوشتم : " به نظرم خودت باشی ُ کمتر کسی بپسندتت بهتر ازینه که عام پسند بشی ُ تعداد زیادی بپسندنت " اما پاک کردمش ُ نفرستادم این قسمت کامنت ُ !

دو تا موضوع دیگه هم می خواستم بگم که یادم رفت !


+ این فنز یا فنس مثل سیگما یا زیگماست، من دیروز سر کلاس هر دو شُ گفتم تا مشت محکمی باشه تو دهن اونایی که دنبال آتو گرفتن از منن !! :d

پاسخ :
اینکه هیچ فرقی با قبلی نداشت... :/
ستــ ـاره
۲۵ شهریور ۰۱:۴۵
دقیقا چجور تعریفی از نقد داری؟ 
با خوندن این پست حس کردم تعریفی متفاوت از من داشته باشی...
پاسخ :
فکر کنم در آن قسمت بمباران تک تک جمله ها 
با من نظرت فرق دارد و فکر میکنی نقد باید به کل داستان بپردازد و اینها . 

فقط حدس میزنم چون دقیقن نگفتی نقد از نظر شما یعنی چه. 

نقد یا انتقاد یا نظر ... من اسم خاصی رویش نمیگذارم کلن آکادمیک نیستم و اینا . ولی توی محافل داستان نویسی هم ما مجازیم به هر چیزی ایراد بگیریم حالا نمیدانم اسمش نقد است یا نه.
هر ایراد یا حتی ذکر اینکه فلان قسمت خوب بود و ازش بعدن استفاده کن ... 

ایراد نگارشی مثل اینکه : بهتر بود به جای این جمله ... چیز آمیانه تری میگفتی .. (میتونه با ذکر دلیل هم باشه ولی عموما دلیل نمیخواد چون واضحه)

این تعریف من از نقد بود. :دی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان