یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

نامه به ماری

شدم مثل یارو دلقکه توی عقاید یک دلقک که اسم زن خنگش بود ماری . کتاب به شدت حرصم میداد که نصفه رهاش کردم ‌. میدونم از شاهکار هاست و خب یه روز شاید خوندمش ... این ماری ها دست از سر من بر نمیدارن قبلا تو همین وبلاگ گفته بودم چند تا ادم تو زندگیم هستن به اسم مریم که هرکدوم به نوبه خودش تاثیر زیادی روی زندگیم میذاره ... (نه اقا رو همشون کراش نداشتم چرا ذهنتون میره به اون سمت حالا !:دی) الان به نقطه ای رسیدم که الان تقریبا اون مریم ها تو زندگیم جایی چندان ندارن . البته یکی دو تاشون هستن هنوز ولی بازم کمرنگه ...

نمیدونم شاید این اسم خود به خود برای من جذابه :/ اره قشنگ یادمه یه دختره بود که اصلا بهش میومد اسمش صغرا باشه ولی هی دوست داشتم باهاش حرف بزنم شاید فقط چون اسمش مریم بود :/ (نژاد پرستی اسم ها نداریم خداروشکر :دی ) 
ببخشید ماری خیر سرم قرار بود این پست همش درباره تو باشه ولی فعلا هرچی نوشتم یه پشیز هم به تو ربط نداشت پس لطفا نامه رو از اینجا به بعد محسوب کن ! 

---- 
ادم عجیبی نیستی ولی نمیدونم فازت چیه ! بهت نمیاد که اصلا چیزی که بهت گفتم برات مهم باشه و اصلا تا من یادت نندازم پیاماتو چک نمیکنی ولی باز این قضیه اصلا جور در نمیاد با اینکه قبول کردی! 😐 منکه رسما رک بهت گفتم اگه اشکال نداره اگه بگی نه ! مگه میخوای بلیط تئاتر خندوانه بدی که ازین وعده های پوچ نما میدی ...  

از یه طرف که دو سه روز یبار جواب میدی انقدر کشش دادی قضیه رو که الان امتحانای ترم تموم میشه و دوباره برمیگردیم به روال اصلی دانشگاه و من هربار میبینمت باید هی پنج شیش تا ادم هم دور و برت باشن و اصلا عمرا بشه باهات اونجوری که میشه حرف زد ! میدونی از دو هفته قبل از شروع ۲۰۱۹ بهت پیام دادم و حالا اواخر ژانویه هست و تو با اینکه به من اوکی دادی هنوز ندیدیم همو ! خوبه حالا فصل امتحانامون مثل ایران نیست و کلا ۴ تا امتحان بود :/ 

 بنده خدا من که از همون اولش گفته بودم تو ادم این حرفا نیستی پس دیگه دردت چی بود قبول کردی وقتی ازت خواستم برای بار دوم ؟؟ الانم که امتحانو ریدی و باید ری اگزم بدی که اسمش روشه :: ری(دی) اگزم ! و منم نمیدونم تاریخ اگزم کوفتیت کیه و تو ام گفتی بعد از امتحاناتت باید همو ببینیم ! الان اومدیمو اونو هم افتادی و کلا مجبور شدی از دانشگاه بری اونوقت چی :/ 

خلاصه که حساب نکن با این مسخره بازی که در اوردی من این دو روزی که شانسی تو دانشگاه دیدمت و اومدم باهات خوش و بش کردم بازم موقع شروع کالاسای نرمال ازین کارا بکنم . قرارمون از اول این بود که اگه میخوای بریم بیرون عین ادم حرف بزنیم اگه نمیخوای هم نخواه ! 
لاقل وقت مارو نگیر و بذار برای گزینه های دیگه اپلای کنیم یا لاقل فکر کنیم !!

میدونم خواننده ها ممکنه نفهمیده باشن چی شد ولی خودم میفهمم لاقل ! :دی اگه سوالی هم بود به قول معلم شیمیمون بنویسید رو کاغذ اخر کلاس بیارین بندازین سطل اشغال Lol . 
sina S.M
سانا پرداز نارین
۱۶ بهمن ۱۸:۰۳
سلام.جالب بود!!!!!!
پاسخ :
mrc

فقط محض کنجکاوی
۰۸ بهمن ۰۱:۲۷
ماری دانمارکیه یا ایرانی مقیم اونجا؟
پاسخ :
جرات نداری با اکانت خودت بیای بپرسی ؟
هیوا جعفری
۰۱ بهمن ۰۸:۲۱
اعترافش سخته ولی منم عقاید دلقکو چند باری زدم تو دیوار و آخرشم تموم نکردم :| 
والا خیلی عجیبه... هم خودش هم مدلش... بلاتکلیفی خیلی مزخرفه می دونم :|
پاسخ :
تفاوت فرهنگی که بیاد وسط همین میشه. 
جالبه نمیدونستم این کتاب حتی اوردن اسمش اینهمه بازتاب توی کامنتها خواهد داشت ! 😂
کنت مونت کریستو
۳۰ دی ۲۲:۱۷
چرا همه خودشونو ملتزم میدونن که باید آثار معروفو بخونن؟چیزی که مورد پسند عام باشه(اکثریت بپسندنش)خوندنش چیزی به کسی اضافه نمیکنه.فقط نمیذاره از بقیه عقب بمونه.
+بنظر بکش بیرون از دخترای مردم:)
پاسخ :
به خاطر معروف بودنش نبود لزوما. کتاب واقعا عمیقیه... :دی بعد هم ادم از خوندن یه کتاب نمیمیره البته حرفت به طور کلی درسته ولی به نظرم بحث کتاب جدا از فیلم و موسیقیه و بد نیست ادم کتابای معروف که امتحانشونو پس دادن بخونه :)

+ کنتور که نمیندازن حاجی ! 
رضا برزگری
۳۰ دی ۱۲:۴۲
!marry me
پاسخ :
کامنت به این میگن 😂
آراگُل ‌‌
۳۰ دی ۰۴:۱۶
عقاید یک دلقک واقعا کتاب اعصاب خردکنیه، منم نصفه ولش کردم؛ قصد هم ندارم یه روزی بخونمش!
وقتی بالاخره باهم رفتین بیرون حتما بهش بگو این رفتارشو دوست نداری و خب دلیلش چیه؛ البته اگه اومد!
راه نداره توصیف کنی ماری رو؟ D;
از معلم شیمیتون خوشم میاد، خودشو درگیر نمیکنه.
پاسخ :
چه عجب یه هم قطار پیدا شد در ضمینه با این کتاب . :! 
تجربه نشون داده ادم بهتره همون اول کار با انتقاد شروع نکنه 😂 

دلیلشم خودش گفته قبلا و درباره قوانین خاص خودش برای استفاده از اینترنت . و الان میبینی انقد ریلکس نشستم با شوخی اینا رو نوشتم به خاطر اینه که میدونم دلیلش رو ولی باز هم نمیشه حرص نخورد ! :/ 

نه اون باشه برا یه وقت دیگه خداییش . الان باید تمرکزمو بذارم رو خودش به جای اینکه دو ساعت بشینم فکر کنم چطور توصیفش کنم ! :))
ستــ ـاره
۳۰ دی ۰۰:۵۱
:)))
قشنگ خودت رو خالی کردی اینجا D:
نمیدونستم اسمش رو :) ماری بود؟ 
پاسخ :
اره یکم زیاده روی بود البته 😂 
اره خودشه. البته زیاد به کار نمیره بیشتر به عکس و چهره اش برام تداعی داره تا اسمش.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان