یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

آی واز دوئینگ فاین ویداوت یو تیل آی ساو یور فاکین فیس :دی

این عنوان از اهنگ The Less I know the better هست. حتما یه چکیش بکنید توی یوتیوب :دی 

البته لطفا اگه جنبه ندارید نسخه ی سانسور شدشو ببینید. اولش نوشته no intro . 



نمیدونم اومدم چی بگم ! صرفا خواستم یه سری بزنم. انقدری هم اینجا برام بی ارزش شده بود که الان حال و حوصله شو نداشتم . فقط خواستم یه سری بزنم به کوری چشم دشمنان :دی 




گفتم شاید دیدن اینا برای بعضی هاتون جالب باشه !





این دختر مسخره ترین آدمی بود که وارد زندگی من شد :دی ! (چیه انقدر میگم که از توی غار بیای بیرون :! ) 


این عکسو ساختم و هر وقت از دستش عصبانی بودم توی وبلاگ میذاشتم. این عکس معنای خاصی نداشت ولی نمیدونم چرا همیشه هر وقت اینو میذاشتم انقدر ناراحت میشد که کلا کوتاه میومد و سریع باهام حرف میزد و از دلم در میورد و یه کاری میکرد من عکسو پاک کنم. آخر هم من از این خاصیتش سو استفاده کردم و هر وقت دعوامون میشد اینو میذاشتم توی وبلاگ تا اینکه دیگه دفعه پنجم شیشم دیگه مطمئن شد هرکسی تا حالا ندیده بود اینو دیگه دیده و دیگه مهم نیست من بذارم یا نه :دی و اینکه آره این عکس خاصیت خودشو از دست داد ! ولی لابد فکر میکنید من چقدر بی شعورم که ازش اینجور سو استفاده میکردم. باید بگم اگه فکر میکنید علامت ضبدر روی اسم یه نفر سو استفاده محسوب میشه لطفا یه بار دیگه بشینید از پیش دبستانی تا دبیرستان یه دور دیگه بخونید چون فکر کنم هرچی تا الان یاد گرفتید پشم بوده. 



خدافظ :دی 

sina S.M
ناشناس
۱۹ ارديبهشت ۲۲:۵۳
ولی فکر کنم مال تو کشک بوده!
پاسخ :
جالبه که هنوزم کسی پیدا میشه که کامنت ناشناس بده. 

(پ ن : کامنتت رو نفهمیدم :دی )
miss writer
۱۶ فروردين ۲۰:۴۱
خیلی جالبه که متوجه نشدی دلیل آوردن کلمه سوءاستفاده اون عکس با ضرب در نیست.اون آدم ناراحتیت براش مهم بوده و به همین خاطر هر وقت این عکسو میزاشتی ازت عذر خواهی میکرده.
سوءاستفاده یعنی تحریک احساسات یه آدم که نقطه ضعفشو میدونید.
با تیتر مطلبت موافقم کاملا
پاسخ :
نه این کلا به چپش هم نبود ناراحتی من. هر وقت این عکسو میذاشتم از ترس ابروش میومد یکاری میکرد سریع برش دارم. لاقل این برداشت من هست و فکر میکنم برداشت درست تری هست. تو چند سالی که باهاش چت میکردم تا حدی شناخته بودمش. هیچ وقت ازم عذرخواهی نکرد. فقط یک بار این کارو کرد اون هم بعد از دو ماه که من قطع رابطه کرده بودم و سعی میکردم فراموش کنم این کابوس رو. نتیجش این شد که عذرخواهیشو قبول کردم و دوباره راهش دادم به زندگیم. و اجازه دادم کابوس چند ماه دیگه منو درگیر کنه. 


امیدوارم اینا رو نخونه. یا اگرم میخونه فکر نکنه من خیلی عصبی ام که دارم این حرفا رو میزنم. صرفا یه مرور خاطرات بود. 
free-123movie
۰۹ فروردين ۱۵:۴۱
عالی بود
پاسخ :
مرسی
هیوا جعفری
۰۳ فروردين ۰۹:۱۷
مشخصه هم تو طرز نوشتن و هم تو موضوعاتت، قبلن با تمرکز بهتری می نوشتی
پاسخ :
ببخشید. ولی خب نخواستم پست خوبی بنویسم خواستم صرفا یه چیزی بنویسم . 
علتشو نمیدونم . یعنی یه علت مشخص نداره. از زندگیم راضی ام . بیشتر مشکلم اینه که گاهی نمیدونم چی میخوام خودمم. 
حسین ژوان
۰۳ فروردين ۰۰:۰۸
اون قسمت اینجا برات بی ارزش شده رو بد اومدی...
درست نیست.
-----------
ف.ع  بیخیالش باووو
پاسخ :
بله بله ...
هیوا جعفری
۰۲ فروردين ۱۱:۵۲
چرا بهم ریخته ای؟
سال نوت مبارک :دی
پاسخ :
وا یعنی چی 😂 خیلی دیوونه وار بود پستم که اینو گفتی ؟ :)) خب نصفه شب بود حال و حوصله نداشتم میخواستم سریع بخوابم . ممنون تو ام همینط
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان