یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

چین ترسناک

امشب فکر کنم به یه نتایجی رسیدیم ... درباره اینکه زبان انگلیسیشون چرا خوب نیست . 

توی پاساژ یه اقای هلندی رو پیدا کردیم و بهش گفتم چرا هیشکی اینجا انگلیسی بلد نیست . گفت : thats china .
یعنی نباید بیشتر ازین انتظار داشت .. اینجا چینه . قلب آسیا و مرکز لج و لجبازی با زبان انگلیسی و غرب . چه به لحاظ سیاسی چه اقتصادی ..
حتی لیدر تور میگفت از انگلیسی بدشون هم میاد ! :/ نمیدونم اخه زبان به این هلویی ، هرجای دنیا بری جواب میده ! چرا اینقدر دگم هستند . یعنی اوناییشون که ادعاشون میشد زبان بلدن (توی خیابان و مغازه) یه چیرایی در حد هلو هاو آریو بلد بودن ! طرف نمیدونست store چی میشه ! 
همشونم بعد یه مدت انگلیسی حرف زدن خسته میشدن به اپلیکیشن های مترجم حرفه ایشون مراجعه میکردن ... واقعا انگلیسی اینقدر سخته ؟ 

یعنی یکی از عجایب این کشور همین موضوعه .. اون زبون عجق وجق با ۴۰۰ حرف ! منم اگر اونو بلد بودم همت نمیکردم یه زبون دیگه یاد بگیرم . خیلی جاها دو زبانه نوشته . مثلا روی در مغازه ها نوشته push بعد کنارش چینیشو نوشته اونقدر پیچیده و ترسناکه که از دو متری فقط یه مربع سیاه میبینی! بعد وقتی push به اون سادگیو ول کردن و چسبیدن به اون مربع های عجیب و ترسناک معلومه که یه جای کار میلنگه .. یعنی باورت نمیشه رسپشن هتل نمیدونست open چی میشه ! 

فروشنده هاشون که اصلا افتضاح بودن یعنی با قاطعیت میتونم بگم yes و no هم حالیشون نبود :/ با پانتومیم خرید میکردیم ! در این حد :/

نمیتونم چیزای دیگه ای بگم بهر حال من الان در چین هستم و امروز چیزایی دیدم و شنیدم که بواسطه اون میتونم بگم چین سلطان سانسور در جهانه ...  حتی شده به اسم حفظ فرهنگ ملی با چسبیدن به این زبان ۴۰۰ واژه ای ، یک حفاظ الکتریکی درست کنه که یک میلیارد و چهارصد میلیون انسان رو از باقی دنیا جدا میکنه . 


یعنی اینترنت ایرانسل از اینجا بهتره ! گوگل هم چون در دسترس نبود همه سرچ ها رو از یاهو انجام دادیم .. تازه امشب بعد از هزار هزار پانتومیم بازی کردن، سرانجام توی هتل که اینترنت سرعت کافی رو داشت ، تونستم یه سایت ترجمه انگلیسی به چینی پیدا کنم تا لاقل کلمات واجبی مثل توالت رستوران و ... رو از توش پیدا کنیم . 

امیدوارم فردا بتونم ازش استفاده کنم ... از چند تا کلمه واجب اسکرین شات گرفتم که اگر نت قطع بد بتونم با نشون دادن همونا کارمونو راه بندازیم . کلمه هایی مثل تاکسی هتل رستوران توالت و ...  


+چند بخش ازین پست رو بعد از بازخوانی پاک کردم . احتیاط شرط عقله .. امیدوارم برگردم ایران ، مطمئنا اون موقع سفرنامه را ادامه خواهم داد . 

sina S.M
۵ نظر

سال نو شانگهای :/

الان اونجا باید ۳ نصفه شب باشه . اینجا در شانگهای ۷ و نیم صبحه ! 


دیشب یه مراسمی برا سال نو تدارک دیده بودن که همه ایرانیا یه جا جمع شده بودن و اینا ! 


۱۰ دقیقه بعد از سال نو در یک اقدام انتحاری بلند شدیم و خودمون برا خودمون رفتیم چین رو گشتیم 



+ یه چیز جالب اینکه هیشکی انگلیسی بلد نبود !!

یعنی کن یو اسپیک انگلیش رو خیلی هنر میکردن میگفتن : ناو :/ به طور کلی که اصلا هیچی نمیفهمیدن ! دیگه ok رو تو افغانستان هم میدونن اینا چرا بلد نبودن خدا میدونه :///

 انقدر زبونشون سخته که دیگه مخشون گنجایش زبون جدید نداره ! یعنی دیوونه شدیم تو رستوران ! 

ازون طرف هم گوگل با اون نت کوفتیشون باز نمیشد و نمیتونستیم از گوگل ترنسلیت استفاده کنیم ! وقتی اینو فهمیدیم قشنگ وسط پاساژ دست به سر شدیم و به حالت جامه دران و اینا افتادیم ! 



.. بعدا بیشتر میگم الان وخ نیس ^^

اینم یه هشت پای بیچاره :/ اون گوشه هم ازین خرچنگ عنکبوتی گنده هاست .. دست و پاشو بستن ..


sina S.M
۶ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان