یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

داستان جدید

داستانی که میخوام بذارم در پست رمز دار میاد . 

علت های متعددی داره اینکار ولی اصلیش اینه که میخوام داستانو در محافل عمومی هم بخونم و خب نمیخوام کسی با سرچ جملات داستان به این وبلاگ برسه . 


از طرفی هم نمیخوام افراد ناشناس و کپر به داستانم دست رسی داشته باشند.


داستان درباره بحران گرمای خوزستانه .

و اینکه محتوای خون آلود و چندش نداره ^_^ برای همه سنین و همه جنسیت ها مجاز و حلاله :) شاید از موضوعش و بومی بودنش فکر کنید داستان کسالت اوریه ولی شرط میبندم اینطور نیست. البته هر داستانی ضعف هایی داره .


امیدوارم بخونید و نظر بدین . 


برو بچزی که میخوان داستانو بخونن لطفا برای این پست کامنت بذارند . 


کامنت های این پست عمومی نمیشوند . 



sina S.M
۱ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان