یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

بلاگ بیان آشغال رو بذار در کوزه آبشو بخور

دیشب در رادیو سوالی را که هفته پیش از کارشناس محترم پرسیده بودم . جواب دادند

درباره ی منشا ضرب المثل : بذار در کوزه آبشو بخور ...


علتش رو نمیگم ! :) 



راستی من یادمه بلاگفای درب داغون برای رنگ فونت ها به اندازه رنگ های طبیعت ورژن داشت ... بعد این بیان خاک برسری یه رنگ بنفش نداره .


به زودی عازم رشت میشوم ... هم برای مسافرت هم برای شرکت در کلاس های مدرک زالو !! باشد یک پولی دست و بارمان را بگیرد برویم مملکت خارجه تا در مدت باقی مانده از عمرمان بفهمیم زندگی زندگی که میگن یعنی چی ... 


آره ... باید از زالو شروع کرد ...


صرفن جهت استفراع : 

1. وبلاگ ماهی سیاه کوچولو خیلی رو اعصابه 

2. دست گل شهرداری در پایتخت امن ترین کشور جهان در برابر تروریسم : شهران پوکید ... 

3. بازی پلاگو اینک رو بازی کنید ... البته اگر عقل درست و حسابی دارید (plague inc)

4. زوتوپیا را ببینید. سایت آپارات مفتکیش کرده ... منم در اسرع وقت دیدم ... با دوبله فارسی و البته سانسور (!) بله اونجاهایی که غزال (که صدای شکیرا رو انداختن روش) کنسرت میذاره . و یه دامن کوتاه پوشیده !! کلن یه جوری سانسور کردن آدم فقط شاخ های غزاله رو بتونه به زور ببینه ... البته من که پسندیدم . کلن ماجرای باحالی داشت هرچند دیگه دیزنی داره شورش رو در میاره از بس برای حیوون ها جامعه و تشکیلات انسانی متصور شده... 


5. بازی بسیار باحالی دانلود کردم که اسمش سخته و یادم نمیاد ... 

6. بازی مهمان اصغر آقا برای اندروید محشره ... البته اگر اونقدر بدبختید و سرتون شلوغه که نتونید بازی های بهتری دانلود کنید ... یه شعر هست که دختر بچه هه وسط مهمونی میخونه و عند ممیز گیری عه ! 


اینم از شعرش : 


دادا دادا دادا دادا

یه پسر عاشق منه / اسم پسر هوشنگه / دل من واسش میشنگه / 

دادا دادا دادا دادا دادادا 

/ صبا که میرم به مدرسه کیفمو واسم میاره / سر به سرم میذاره ... ! :دی 


7. فیلم بارکد رو ببینید ! طنز + اکشن + احساسی + خرتوخر + دیالوگ های خاص مداوم و مشتی +  روحانی قلابی در حال دویدن (این قسمتش خیلی روده بره !)+ رضاکیانیان + دخترهای زشت ! 

(مورد آخرو گفتم برای کسایی که نگرانن این فیلمو با خانواده ببینن ... نترسید توش داف نیست البته لفظش هست !)


sina S.M
۱ نظر

کمک به صیادان بوشهری بی گناه

نمیدونم ما ایرانی ها چرا دوست نداریم از قابلیت اتحاد و همبستگیمون در جهت خوب و عالی قدم برداریم ...


یعنی واقعا اینکه داور مسابقه به نفع حریف ما سوت زده مهمتر از اینه که کویتی های بی شعور اومدن سر خود یه تعداد جوون فارس رو در خلیج فارس دزدیدن و انگشتاشون رو با آداب جاهلی عربی قطع میکنند و ما هم لام تا کام چیزی نمیگیم...؟ اگر مسئولین بلد نیستند هویت ایرانی از خود بروز بدند . شما مردم بلدید ... بروید و همان کاری را که در صفحات اینستاگرام داور استرالیایی ، مسی و هزاران نفر دیگر انجام دادید در صفحات کویتی انجام بدید تا این اعراب جاهلی بفهند نباید توی خلیج فارس ، فارس ها رو شکنجه بدن و راست راست راه برن ...



اگر برات مهم نیست که انگشت های قطع شده ی جوون های ایرانی بی گناه الان در حال تجزیه شدنه ...

 این پیغامو نشر نده ...



پیغام بالا خیلی خوبه ... لطفن همون کاری رو بکنید که من کردم و به گوش اینستاگرامی ها برسونید !

sina S.M
۰ نظر

قدیما اینترنت محل باصفایی بود

از سه روز پیش تا همین الان ... تا بحال چیزی حدود 14 تا پیامکی که برای برنامه های زنده رادیویی فرستادم، خونده شده ...

خیلی کیف داد


تو یکیشون یه حرف خنده دار زدم ... طوری که صدای خنده و بریز بپاش همه عوامل پشت صحنه هم اومد (+ ابدارچی صدا سیما)


گوینده هایی که باهاش سروکار داشتم میثم عبدی بود ...

صداش یه نمه پفکی و رو اعصابه ... بیچاره ... برای همین وقتی حرف میزنه همه مجری های دیگه بهش میگن : پریدی وسط حرف ما ...


یه بار یکی از بچه های نه چندان عاقل کلاس که یک شب توی خندوانه هم حضور داشته (اون قسمتی که مهران رجبی هم بوده ! خخخخخ) درباره ی صدای یکی از بچه های پرتقال صفت به اسم آقای جمالی ، گفت : صدای جمالی مث یه خط صافه ...


این توصیف بیش از حد فیلسوفانه منو به شوک فرو برد ... من با این همه کتابخانی نمیتونستم همچین توصیفی از صدای یه نفر ارائه بدم ...

اما اگر بخوام تیری در تاریکی بندازم ... درباره ی صدای میثم عبدی (گوینده رادیو!) میگم که : صداش مثل یک نرده بون در حال سقوطه که داره در بین راه ، خمیر دندونش رو قرقره میکنه ...



خب برای آشنایی بیشتر با صدای میثم عبدی ، گوش به زنگ رادیو تهران باشید ... !


راستی یکی از بزرگترین سوالای من اینه :


آیا دختر ها هم آره ؟!


(این از اون حرفایی که اگر خواستن 10 سال دیگه برام پرونده درست کنن ، حتمن قاضی این مورد رو ذکر میکنه ... !!! خخخخخخخخ )


یه سوال دیگه : چرا پنج سال پیش بلد بودم دختر های همسن خودم رو از اینترنت جمع کنم ؟ ولی الان فقط یه سری دانشجوی خرخون تو وبلاگا وول میخورن خودشونم نمیدونن دخترن یا پسر چه برسه به من ... اهم . بعد بگین بلاگ بهتر از بلاگفاست ... من اگر بلاگفا بودم الان باید انتخاب میکردم فردا با کدوم دختر برم پارک ! اونی که سریع و زبر و زرنگ تایپ میکنه یا اونی که بلد نیست تایپ کنه ولی عکساش آه :دی )


یادمه یکی از شبکه های اجتماعی 5 سال پیش ، که دختر پسرای با شعور داستان نویس رو خوب دور هم جمع میکرد ، انجمن فانتزی فنس ، افسانه ها یا دارن شان فنز بود ... اون زمانا خبری از ان تاگرام و این چیزا نبود ... اینطوری نبود که هرکی از ننش قهر کنه سرعت تایپش بره بالا...


الان معلوم نیست کدوم کاربر اینترنتی آدمه و کدوم رباط (یعنی آدم بودنش برامون خیلی هست چه برسه به دختر یا پسر بودنش )


هی روزگااااااااااااااااار



پ ن : (یادش بخیر توی بلاگفا چقدر پ ن اهمیت داشت ، اصلن ملت عنوان پستشون رو میذاشتن پ ن ، بعد یه ماه در افق محو میشدن بعد یه ماه اونقدر نظر میخورد پاش که سی آی ای اعلام وضعیت ویژه سایبری میکرد)


پ ن مخصوص رمضان : خوشم میاد توی سحر وقتی از پنجره به بیرون نگاه میکنم ، میبینم فقط یه لامپ از خونه های همسایه روشنه ... که معلوم نیست اونم لامپ پیرمردیه که پا شده نصفه شب یه لیوان آب بخوره ... یعنی یه همچین ملت با ایمانی داریم ها ...


بعد وقتی بهشون میگیم ریچارد داوکینز در دانشگاه آکسفورد به خدا اعتقاد نداره ، میگن : اون توله سگ های لائیک رو ولش کن ...


خدا این 70 یا 80 میلیون آدم رو با هم درجا شفا بده :دی :دی :دی :دی

sina S.M
۰ نظر

آن قصر که جمشید در او جام گرفت /دیدی که چگونه گور بهرام گرفت ؟!

سلام !


ببخشید اگر لحنم کمی تند و تیز بود ! همین یه ساعت پیش داشتم توی ویکی پدیا مقاله "دانمارک" رو میخوندم که به چیز عجیبی برخوردم !

طعنه و مزاح در گفت و گوی عادی دانمارکی یه امر کاملن مشهود و حتی الزامیه ! اینو میدونستید که اغلب حرف های رد و بدل شده در محیط کار به صورت تقبیح و متلک هست ؟!


یعنی همه با هم رک و راستند ! این خصلت شیرین را جامعه ایرانی به هیچ وقت نخواهد چشید ... وقتی که بنای گفت و گو بر رعایت ادب طبقاتی و آداب معاشرتمون بر پایه ی ، خود تخریبی بنا شده . 

البته این موضوعیست که جامعه شناسان مطرح این مرز و بوم خیلی قبل تر به آن پی برده بودند . و ریشه آن را حمله مغولان دانسته اند ...



عاداتی مثل چاپلوسی و تملق و حقیر شمردن خود نزد دیگران تحت اخلاق و ادب ایرانی ... اخلاق و ادبی که دربار مفلوک فارسی برای حفظ جان ونه حتی حفظ مقام ، در برابر بیابان گردانی که قانون و اخلاقشان از قدرت و زور بازویشان می آمد . نه از زبان بی مایه که درواقع برای هضم بهتر غذا در بدن به وجود آمده ... 


اجداد ما و بزرگان مان کم کم به ما یاد دادند این بر خاک افتادن ها و مظلوم نمایی و خود خار پنداری نه تنها باعث حفظ جان است ، بلکه به کار حفظ مقام هم می آید . و این شد که به اینجا رسیدیم که وقتی میخواهیم وارد آسانسور شویم ، اگر قبل از بقیه وارد شویم ، خبطی کرده ایم خبطستان ... و بی هوده به دنبال پیشرفت هم هستیم ... پیشرفت مثل جوامعی که اصلن نمیدانند تعارف یعنی چه و برای چه اختراع شده ... و حتی برای استحکام دوستی هایشان دوز بی ادبی و رک بودنشان را بالاتر از حد معمول میبرند !


چه بسا در تمام جهان مردم بهنگام اعدام شدن ، حرف خود را با قاطعیت زده اند یا به روی صورت جلادشان تف پرتاب کرده اند ...

و در اینجا ، در تمام فیلم ها و سریال های تاریخی به ما نشان میدهند که ما از همان اول هم تا دقیقه آخر زندگی ، به پست بودن و خود خوار انگاری و مظلوم نمایی بی هوده ادامه داده و مشاهده شده پیرمردان هق و هق راه می اندازند و به اندازه دجله اشک میریزند . 


هی هات من الظلله ! (چی هس اصن اصلش ؟!)



مهران مدیری ! مرد شاهکاری ! آمده و گوی رقابت را از چنگ رامبد در آورده ... 

از این به بعد مقاله های کوتاهی در باره ی ایشان مینویسم باشد که روزی ایشان را زیارت کنیم :دی البته امیدوارم وقتی زیارتشان میکنیم مارا دست اندازد و کمی مزاح در وکنیم !


مهران مدیری را بشناسیم 1


مهران 47 سالشه (به تاریخ پست نگاه کنید) 

با ساخت سریال برای تلویزیون ، نشون داده ببیننده های خانگی رو دوست داره 

کسایی که پول اضافه برای سینما یا سی دی ها پرداخت نمیکنن و در راحت ترین حالت ممکن 

در حالت لم داده یا تخمه شکستن ، او را میبینند .


مهران مدیری ذر مصاحبه ای گفته بود به هیچ وجه نمیخواد از مردم جدا بشه...

منظور او از مردم ، ببیننده های تلویزیون بود . 

این انگیزه باعث شده دوباره به تلویزیون باز گردد و ساخت برنامه در شبکه نمایش خانگی را 

به کل رها نمود !


او جدیدن به مردمی ترین شکل ممکن ظاهر شد

یعنی یه سبک جدید که دائم با مردم و بیننده ها سروکار داره


دورهمی که میشه یک جور هایی برداشت آزاد از خندوانه تلقی کرد

گرچه قالب اصلی برنامه دور همی ریشه خارجی داره


اما بهرحال این ایده ی تقلید از خارجی ها رو رامبد راه انداخت


مهران به بهترین شیوه ممکن دارد خلا بوجود آمده در این چند سال را پر میکند 


خلائی که البته هنوز پر نشده 


و هنوز خیلی ها هستند که نمیدانند .


چرا شب های برره 


برعکس دیگر سریال های ایرانی 


تکرار نمیشود ؟! 









پ ن : یکی از نظرات پروارم به یکی از پست های وبلاگ سروش :


 http://kaayto.blog.ir/post/Social-Traitors


این عزیزی که در کامنت ها اشاره کردن خیلی میخوام بدونم کیه !!! میم ! 


طبق توصیه خودت باید بدبین باشیم ... پس میم میتونه اول یه سری اسم مشخص باشه !

اولین اسم این لیست میتونه زن بودن ایشون رو تقویت کنه .

مخصوصن وقتی از هیولایی مثل آ.ت پشتیبانی میکنن ... طرفداران ا.ت  فقط دختر های ترشویی هستند که همه خواستگارارو رد کردن تا کسی با اسب طلایی سر برسه . و چون مسلمن شپش هم سر نرسیده به این نتیجه رسیدن که مرد ها همه هیولا و زن ها همه فرشته اند ... به قول سلینجر : چه زرت و پرتی ! 


البته میم میتونه مخفف مرد هم باشه ... ولی خودت گفتی همه اهم ، غیر از اینکه خلافش ثابت بشه :دی 

راستی در مورد نظر مریم ! یادمه توی وبلاگ دختری که بوی سیب زمینی میداد ، نویسنده همچین حرفی زده بود و گفته بود که نباید درمورد دیگران حتی فکر کنیم ! چه برسد بخواهیم قضاوتشان کنیم !

تجربه نشون داده این جور طرز تفکر برای کسانیه که فکر میکنن بقیه راجع بشون فکر نمیکنن ! 

ولی خب حقیقت چیز دیگریست ... آدم باید مسلح باشه ... وقتی کسی را در مترو دیدی ، باید در ذهنت با بیشترین سرعت ممکن به اون فحش بدهی : 

1. آشغال کت شلواری 
2. پا گنده 
3. لوس عقده ای 
4. شهرستانی بیچاره
5. کتاب نخون مفلوک 

(این ها رو باید با بیشترین سرعت به مردم پرتاب کرد .) چون در اون صورت اونها از قیافتون میفهمن امل تشریف دارین و خودشون یه خروار فحش ذهنی روتون خالی میکنن !!! بعد میگی : چرا همه با من اینجوری ان در حالی که من باشون مثل فرشتم و حتی حاضر نیستم تو ذهنم اونا رو برنجونم ... 

(عجب نظر پرواری شد بهتره تا بچه ننداخته یه کپی شو آخر آخرین پستم قرار بدم ! :دی )
sina S.M
۰ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان