پست قبل هم فراموش نشود ^^ دو نصفه شب پست گذاشتم :))
جالبه اون ساعت شب ۱۲ نفر آنلاین شدن تو وبم O_o
از اول تابستون کیبورد ژاپنی ریختم چون تصمیم داشتم این زبانو بخونم
ولی این کیبورد و دیدن این حروف پیچیده ی کانجی که از زبان چینی وام گرفته شده کلا منو از یادگیری ژاپنی منصرف کرد . راستش قبلش خیال میکردم کل ژاپنی همون الفبای هیراگاناست (اون کاراکتر هایی که خیلی ساده و خوانا هستن غالبا جزو هیراگانا حساب میشن مثل あなたゆうしょく ) ولی بعد فهمیدم نزدیک هزار حرف کانجی هم باید یاد گرفت که در عمل خیلی تفاوتی از نظر سختی با زبان چینی نداره . کانجی اون حروف وحشتناکه که اصلا از فاصله دور قابل خوندن نیس مثل 時間興異鵜 مثلا این سمت راستیو بخوای بنویسی هر بار انگار داری مونالیزا میکشی !!! توی چینم که بودیم از هتل خواستیم برامون ادرس یه پارک معروفو به چینی بنویسه که ما بدیم به راننده تاکسی . من قشنگ چیزی که با خودکار نوشت رو با نسخه چاپیش تو گوشیم تطابق دادم . قشنگ همون ریز ترین خط ها رو کشیده بود فقط انقدر سریع این کارو کرده بود که اصلا چیزی که نوشته شده بود زمین تا آسمون فرق داشت با نسخه چاپی :/ اصن دلم به حالشون سوخت که تو مدرسه این چیزا رو یاد میگیرن.
(بدی چینی اینه که همون الفبای ساده ی هیراگانای ژاپن رو هم نداره و کلا با کانجی زندگی میکنن 😂)
お鵜雅注言賀芽餓葉中三ざっし出践ん
راستی تا اینجا اومدین زشته دست خالی برید . یکم ژاپنی یاد بگیریم .
نیهونگو = 日本語 = یعنی "ژاپنی"
نیهون = 日本= ینی "ژاپن"
کی یو (البته اینو باید از هوای بینی و ته حلق و اینا بگی مثل فارسیا نباید گفت :/) = きょう= ینی "امروز "
خلاصه اینکه برم سراغ روسی بهتر نتیجه میگیرم . چون الفباش محدوده نه نامحدود :/ الفبای یه زبان گام اوله توی یادگیری و در مورد ژاپنی گام اولت رو به جهنم باز میشه ! :/ هرکی از این هیولای الفبا جان سالم بدر برده تو گام های بعدی مثل گرامر و لغت و اینها سربلند بیرون اومده چون توی گام اول قشنگ فولاد آبدیده شده ! :///
شانگهای ! اتوبوس $
به وقت ایران ساعت ۱۰ و ۵۲ دقیقه هواپیما بلند شد .. ۶ و ۵۰ دقیقه نشست ! البته تو چین ۱۱ صبح بود :/
صحنه جالب این بود که ساعت ۲ و نیم نصفه شب اخرای فیلم ترسناک بودم که دیدم از جایی دور .. (خاور دور) خورشید در حال طلوعه در حالی که اینطرف ماه به وضوع در اسمون تاریک قابل دیدنه ..
ساعت اولین کشف حجاب رو هم به خاطر اوردم ولی پرید از ذهنم :/
الان در ایران ساعت ۹ صبحه ! اینجا ۱ و ۴۰ دقیقه ظهر
تو هواپیما فیلم ترسناک suicide club رو دیدم و تکه هایی از فیلم درخشش یا همون shining :/
تا الان اتفاق جالبی نیفتاد به جز اینکه رفتیم سیمکارت خریدیم با بابا .. بعد نکته جالب اینجا بود که خانم فروشنده سیمکارت لهجه انگلیسیش مزخرف بود :/ مثلا three رو میگفت "چپی" ... لذا من نقش دیلماج رو داشتم و عین این مترجم دیپلمات ها حرفای فروشنده رو به بابا میگفتم و حرفای بابا رو به فروشنده !
خانما خیلی ضعیف بودن :/ ادم دلشون براشون میسوخت دستاشون اندازه دست داداش من بود که ۱۲ سالشه !
دم دستشویی یه مستخدمه داشت بلند بلند چینی حرف میزد صداشو ضبط کردم خیلی باحال شد !
دیگه اینکه خدمتت عارضم که ... راستش یکم ناراحتم ازینکه هیجان زیادی ندارم ! این یعنی سنم رفته بالا ...
+ میگه تا زمان دیپلم ۳۸۰ حرف یاد میگیرن و توی دانشگاه هم ۲۰۰ تای دیگه یاد میگیرن .
...
بعد از شانگهای میریم پکن .. از آلوده ترین شهر های جهان :/
...
++ گوگل فیلتر است ! وا مصیبتا ! وااااامصیبتا ... میخواستم تو مپ ببینم خودمو !
...
سرعت اپلود عکس فاجعه است .. واقعا تو این کشور چه خبره !
..
یه توصیف کلی : خیابون عریض با کلی دوچرخه و جاده مخصوصشون ..
بسیار هم خلوت ! انگار نه انگار پر جمعیت ترین کشوره
ماشاللع تو بحث جمعیت هیشکی به پای خودمون نمیرسه ..