یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

هوش مصنوعی ما را نابود میکند ؟

روبات سوفیا (Sophia robot) 


دیروز درگیر بحث هوش مصنوعی شدم . نمیدونم چرا به زبان فارسی که این کلمه رو میشنوم اصلا اون تلقین ترسناکشو نداره که نسخه انگلیسیش (و اصلیش) داره ! 

آرتیفیشال اینتلیجنس .

 ( نمیدونم چرا انقدر اوایل برام مسخره بود که کلمات انگلیسی رو با الفبای فارسی بنویسیم در حالی که فینگیلیش نوشتن فارسی خیلی عادی هست و حتی در دوران مشروطه پیشنهاداتی بود که فارسی رو به صورت الفبای انگلیسی در بیارن ، اتفاقی که سر زبان ترکی استانبولی اومد. فرض کنید جهانی رو که فارسی زبان ها (نمیگم ایرانی ها چون همه ایرانی ها فارسی زبان نیستن) به جای انگلیس استعمارگر ، دنیا رو در نور میدیدیم.
البته اعراب در واقع همون کار رو کردن ولی خب لاقل خوشحالم زبان عربی زبان بین المللی نیست و به جاش انگلیسی هست ! فرض کنید دنیایی رو شاهد بودیم که از کل جهان میومدن به تهران و کلاسای آموزش فارسی دنیا رو تسخیر میکردن و شرکت های خفن ویدئو های رایگان آموزش فارسی میذاشتن و خلاصه خوش بودیم دور هم و به اروپایی هایی که برای پیشرفت و تحصیل توی دانشگاهای معتبر دنیا نیاز به یادگیری فارسی داشتن میخندیدیم که چه لهجه داغونی دارن و مثلا لهجه فارسی توی فرانسه برای خودش اصلا اعلام استقلال میکرد به عنوان یه گویش معتبر و دیگه بعد ده سال خندیدن به اون لهجه نه تنها رایج نبود بلکه هزاران فیلم سینمایی به این لهجه وجود میداشت. 


کلا دنیای بامزه ای میشد . 


{این را که میگوید در همین حین یک کابوی از آسمان می افتد و میگوید : شات د ف×× آپ ، ویک آپ بوی، یو سی ؟ ایتس ریعلیتی، یس ، پرشین ایز نات پاپیولار لنگوئیج بات وری آن کامن تو سی وان هو لرنز دت، پی پل پرفر تو لرن چاینیز اور اسپرانتو اینستد آف یور نان یوزعبل لنگوئیج ! سو گو اوت اند لرن سام نیو انگلیش وردز ایدیوت فنتسی میکر !! } 


البته خطوط داخل پرانتز خواندنشون سخته :) اگه نفهمیدید به گیرنده های خود دست نزنید که کاملا طبیعیست. الان حتی ژاپنی ها و چینی ها هم زبانشونو به انگلیسی تایپ میکنن (حالا نپرسید از کجا میدونین خب میدونم دیگه درسته که اروپام ولی اینجام چینی و اینا زیاد ریخته :دی ) 


خب برگردیم به بحث هوش مصنوعی. میگن به زودی (حدود ده الی بیست سال دیگه یا به روایتی شاید همین پنج سال دیگه !!) بشر به سینگولاریتی دست پیدا کنه . سینگولاریتی یا تکینگی یه اصطلاحه که به قدری معروفه که نیازی نیست پس و پیش بهش اضافه کنید تا توی سرچ گوگل براتون نتایج مرتبط رو بیاره . خیلی پیشنهاد میکنم که مقاله انگلیسیشو توی ویکی پدیا یه نگاه بندازید . singularity 


ولی این خطوط از مقاله فارسیش (با نام تکینگی فناوری) گرفته شده : 


تکینگی فناوری فرضیه‌ای است که پیشبینی می‌کند که شتاب در فناوری در نهایت باعث می‌شود که هوش مصنوعی از هوش بشر پیشی بگیرد و منجر به تغییرات شگرف یا حتی پایان تمدن بشری بشود.[۱] چون تواناییهای چنین هوشی ممکن است قابل درک نباشند، اتفاقاتی که بعد از تکینگی فناوری می‌افتند ممکن است پیشبینی ناپذیر باشند.[۲]



بله ، هوش مصنوعی اگر از هوش ما زیاد بشه میگیم که به سینگولاریتی تکنولوژی یا همون ساده ترش سینگولاریتی رسیدیم. (دقت کردین چقدر گیر میدم روی کلمات ؟! هی میگم تکینگی ، سینگولاریتی یا اینکه یه پیشوند کنارش بیاد و خلاصه همه اینا . در واقع یه جورایی از قصد بود، میخوام بگم ما انسان ها چقدر محدود و حقیر هستیم و این کلمات تنها چیزایی هستند که ما رو به هم وصل میکنند و وقتی به کار میرن باید با نهایت دقت و حساسیت به کار برن تا منظور درست منتقل بشه ( تا حالا نشده هزار بار به خاطر کلمه ای که به کار بردید منجر به کج فهمی شخص بشین ؟ حالا نه فقط موارد احساسی ، بلکه مثلا توی یک بحث فلسفی یا تکنیکی . ) خب این محدودیت انسان ها کاملا طبیعیه. ما کامپیوتر نیستیم و نمیتونیم مثل سرعت نور با صفر و یک و موج های وای فای با هم ارتباط برقرار کنیم و در عرض چند ثانیه یک دیکشنری آکسفورد رو به دوستمون توضیح بدیم. 


درسته ما کامپیوتر نیستیم. ولی روبات ها هستن !  


از اون آینده ای باید ترسید که روبات ها تصمیم بگیرن در جهت پیشرفت بیشتر خودشون ما رو از میدون بدر کنن. و سرعت یادگیری بالاشون و همینطور عدم نیازشون به خواب یا عدم پیرشدنشون و این ذهن های ۲۴ ساعت بیدار که میتونه کل تاریخ بشر رو با مطالعه کتاب ها و سرعتی باور نکردنی توی حافظه خودش بیاره و ازشون استنتاج کنه و نقطه ضعف های بشر رو متوجه بشه و ببینه فلان جا چه عاملی باعث شد فلان قبیله سقوط کنه و فلان امپراطور به قدرت برسه. و از همه اینا به نفع خودش استفاده کنه ! 


من از اون جهان میترسم ولی نه اونقدر زیاد‌. و فکر میکنم این ترس که حتما خیلی ها دارن نباید منجر به این بشه که ساخت روبات ها برای همیشه کنسل بشه. 

واقعا چیزای جدی تری برای ترسیدن وجود داره . مثل سرطان یا ورشکستگی یا مرگ عزیزان ( که از همه ترس های ما حتمی تره امکان وقوعش ولی هیچ وقت بهش فکر نمیکنیم اون قدری که واقعا نیازه ! ) 

در برابر اینها نابودی بشر به دست روبات ها خیلی احتمالش کمتره. 

اما به نظرم جهانی که هوش مصنوعی از انسان پیشی بگیره خیلی جای جالبیه ! و میشه با عقل و درایت کاری کرد که لاقل خسارت جانی به هیچ انسانی وارد نشه. مثلا میتونن کاری کنن که هر روبات با قابلیت عمل فیزیکی ساخته میشه به شدت تحت کنترل باشه و به هیچ وجه تماسی بین اون روبات ها و روبات های باهوش برقرار نشه و کمپانی و شرکتی که بخواد به طور مخفیانه این ارتباط رو برقرار کنه به شدت سرکوب بشه (تقریبا مثل داستانی که این روز ها توی سیاست دنیا شاهدیم ) 


نظراتتون رو بگید در مورد این قضیه، من ترجیح میدم بر اساس فیلمای هالیوودی نظر ندید (هرچند کسایی مثل ایزاک آسیموف داستان های واقعا خلاقانه ای گفتن ولی نباید فراموش کرد که گاهی برای محبوبیت بیشتر یه اثر هنری بهش چیز هایی اضافه میشه که لزوما ربطی به واقعیت و دنیای علم نداره) و کاملا به عنوان یک ذهن مستقل نظرتونو بگین :) 


تصویر ابتدای پست سوفیا (Sophia) رو میبینیم بر روی جلد مجله فشن بریتانیایی استایلیست (Stylist) ،

روباتی هست که البته خیلی ها معتقدند فعلا فقط یه چت باکس هست و هوش مصنوعی واقعی محسوب نمیشه ولی به شدت معروف و بحث بر انگیزه و همون روباتی هست که عربستان بهش شهروندی یا همون سیتیزنشیپ اعطا کرده. 

تو اینترنت اطلاعات زیادی هست دربارش (نمیدونم فارسی هست یا نه ولی انگلیسی فراوانه) و توی یوتیوب هم میتونید ببینید چطور با مردم حرف میزنه. 


+ با کلیک روی برچسب های انتهای پست میتونید به پست های مرتبط با اون برچسب ها مراجعه کنید . برای من که نویسنده این وبلاگم گشتن بین این برچسبا جالبه دیگه بقیه که جای خود داره ! ؛دی 



sina S.M
۷ نظر

قضاوت های عشقی

تو زبون اینجا کلی کلمه هست که اخرش تلفظ نمیشه . مثل فرانسوی . (البته فرانسوی همه کلماتش اینجوره ، نه کلی ش) 


بذار راهو طولانی نکنم و اصل خود کلمه رو بگم : 


اینه

 hvorfor 


و تلفظ درستش اینه : وُ فُ = vo fo 


بعد تو کلاس زبانمون یه اقای لبنانی هست که هر وقت میخواد ازین استفاده کنه اینو تلفظ کنه میگه : وُ فُر . 

این اتفاق نزدیک ده بار افتاده و گویا این اقا اصلا نمیخواد این اشتباهشو اصلاح کنه . البته یه احتمال ضعیف هست اونم اینکه گوشش سنگین باشه و متوجه نشه که مردم R اخرش رو تلفظ نمیکنن !!  ولی خب احتمالش خیلی کمه و اینا . 



میخوام بگم یعنی این کسی که بعد این همه مدت زبان خوندن حاضر نشده در جهت بهبود اسپیکینگ خودش یه همچین تغییر جزئی ای بوجود بیاره معلومه اصلا عقل درست حسابی نداره 😂 حالا البته این اخرشو شوخی گفتم ولی خب شوخی ها هم همیشه یه پیامی توشون هست مگه نه ؟؟ 😊 


بهترین روش گفتن نظرات همون شوخیه به نظرم ! چون بعدش میتونی حرفتو پس بگیری و در عین حال به گوینده بفهمونی چی تو ذهنت میگذره . البته خب شوخی هم حدی داره در حدی که بشه پسش گرفت . مثلا میتونی بگی :" چقد خنگی !" بعد بگی "شوخی بود" 

ولی نمیتونی بگی " چقد کثافتی !" 

و بعدش اعلام شوخی بودن کنی 😂 هرچند "معمولا" اگر طرف دختر باشه میتونه به خودش ازین حقا بده ‌.


شما رو دعوت میکنم به دیدن این ویدئو . کسایی که سی کی رو میشناسن خودشون میفهمن این ویدئو از کجا اومده کسایی هم که نمیشناسنش اصلا به هیچی فکر نکنن فقط اینو ببینن و لذت ببرن . البته زبانتون باید خوب باشه در حدی که سلام علیک رو متوجه بشین (البته با سرعتی که native ها حرف میزنن) 


فکر میکنم این ویدئو از اسمون اومده انقد ارزشش بالاست به نظرم 😂 

شایدم صرفا فقط برا من جالب بوده . منی که مدام سرکوفت cool بودن دیگرانو میخوردم . حس میکنم لویی واقعا حرفیو میزنه که سالها تو دلم بود ولی نمیدونستم با چه زبونی باید میگفتمش 😂


البته خب ازون جا که تو زبان فارسی همچین سخنانی گفته نمیشه باید صبر میکردم انگلیسیم خوب میشد و خودم میرفتم دنبالش .


 اینم یه عکس که اگه قبلا دیدینش دیگه دوباره بینی نشه : 




https://youtu.be/uJHGOw0B7PE


(لینک یوتیوبه باید کپیش کنین تو مرورگرتون . 

ترجیح میدم لینک مستقیم ندم ) 

sina S.M
۸ نظر

یا فوستا ایک . . . گوییدوک ... یوشی .. اوجاتا ... تاتیانا

اینایی که تو عنوان نوشتم یه جمله ی دست و پا شکسته به زبان بومیان مرز کنگو و تانزانیا نیست . 


اینا کلماتی اند که این روزا توی ذهنم رژه میروند ، امروز سومین روزی بود که در کلاس زبان شرکت میکردم (از دوم ژانویه و شروع سال جدید این کلاس ها هم شروع شد و بالاخره وارد یه جامعه واقعی شدم ! یه جامعه بین المللی و گلوبال ویل ایجی واقعی !! جایی که میتونی هر رفتاری داشته باشی بدون نگاه قضاوت گر ! چون همه چیو میذارن به حساب فرهنگ متفاوتت :دی ) 

کلاسی که من با یه حساب سر انگشتی دیدم گوینده ی دوازده تا زبون توش حضور داره ! 


اینا زبون هان : 


هندی (پنجابی فکر کنم اسم درستشه !) 

ویتنامی 

کره ای 

ژاپنی

روسی 

اوکراینی 

عربی 

فارسی 

کردی 

عبری (بله درست خوندید . عربی نه . عبری‌) 

دنسک (این زبون معلممونه و زبانی که قراره یاد بگیریم خیر سرمون :دی)

و در آخر زبانی که با استفاده از اون زنده هستیم و حکم اکسیژن رو داره یه جورایی ... انگلیسی ! 



توی عنوان البته به جز یک کلمه ، بقیه اسم همکلاسی هام هستند البته اسم بعضی ها رو هنوز نمیدونم ولی خب این اسما انقدر تکرار شدن برام که رفتن تو مخم و یه جورایی به جا اینکه زبان یاد بگیرم انگار قراره اسم اینا رو یاد بگیرم. 


بذارید بیخیال بشم که بگم جالب ترین آدم کلاس کیه . چون وقتی ترین میاد وسط یه حالت پلیسی میگیره متن ! ولی میگم یکی از جالب ترین آدمای کلاس گویی دوکه ، دختر کره ای که اونجور که خودش گفت ۳۸ سالشه ولی به قول یوشی ، میزنه که ۲۰ ساله باشه . 


چیز جالبی که وجود داره اینه که همیشه فکر میکردم ادمای خاور دور مثل روباتن . تازه بعد از سفر چین این باورم تشدید هم شد و واقعا فکر میکردم یه مشت آدم رباتی که انگار از سیاره دیگه هستن و اینا . ولی این آدم خیلی فرق داره ! البته توی کلاس یه ژاپنی هم هست که انقدر خشک و پوکر فیسه که همون آدمو یاد ربات میندازه ولی گویی دوک نگاه های عجیب و غریب میندازه ! از حالت صورتش میشه فهمید داره با تمسخر به کسی نگاه میکنه چیزی که از آدمای خاور دور تاحالا نمیتونستم تصور کنم . 


مثلا وقتی خانم اوکراینی ( تاتیانا ) که انگلیسی بلد نیست و باید با گوگل ترنسلیت باهاش حرف زد ، داشت از تیچر سوال میکرد و یه سوال ساده که هفت هشت دقیقه وقت کلاسو گرفت ، گوییدوک به بهترین شکل داشت با حالت صورتش ، مضحک بودن این وضعیت اشاره میکرد . :/ 


یوشی گفت گویی دوک خیلی باهوشه چون جوونه ! (خود یوشی ۵۰ سالشه ) بعد گویی دوک سرشو به علامت مخالفت تکون داد . و منم جاش بود این حرکت رو تایید کنم چون خودش گفته بود ۶ ساله اینجاست و هنوز نتونسته زبونشونو یاد بگیره :/ 


اون خانم ژاپنی یکم اخموئه آدم نمیتونه بره جلو باهاش حرف بزنه ! خیلی دوست دارم بهش بگم موراکامی خونده یا نه !

همش خودش رو چسبونده به لپ تاپ اپلش و یا همش با تلفن حرف میزنه ، باز مثلا با گویی دوک میشه رفت حرف زد چون سرش تو گوشیه و گوشیش ازین قابا داره کع گوش خرگوش ازش اومده بیرون ، از این لحاظ آدم بی آزار تریه . 


و البته خانم های هندی هم خیلی اهل گفت و گو اند ولی من همیشه از هند بدم میومده نمیدونم چرا . تنها چیزی که تونستم دربارش باهاشون حرف بزنم خال ترسناک بین دو تا ابروی یکیشون بود و ازشون پرسیدم که خیلی درد داشت موقع درست کردن اون خال (؟!) و گفت آره و اینا ! 


با خانم اوکراینی هم که نمیشه دو کلام حرف زد دیروز به ضرب و زور و با کمک ترنسلیت گوگل تونستم بفهمم از جنگ اوکراین فرار کرده و اومده اینجا. 


درباره یوشی هم خیلی چیزا میتونم بنویسم ولی به علت ملیت حساسی که داره ترجیح میدم چیزی نگم :) 


ببخشید همش درباره خانم ها نوشتم کلا کلاسمون همش خانومه سه نفر مرد هستن یکیش منم اون یکی یوشی و اون یکی هم یه ایرانیه که خب چون ملیتش مثل خودمه چیز متفاوت و جالبی توش وجود نداشت که بخوام بنویسم :دی 


وقت ندارم بیام به کامنت ها جواب بدم و اگه کامنتا باز باشه وسوسه میشم بیام و اینجا رو هی چک کنم. پوزش . :! 

sina S.M

میمون در حال بغض !!!!

کلاس زبان رو یادتونه ؟ میمون رویادتونه ؟ 


دختر شنگول و منگولی که ازش حرصم در میومد . به دلایلی مثل خودشیرینی و لوس بودن و آی کیو نداشتن و اینا ‌..


امروز کلی بهش توپیدیم . 


میگفت گاهی وقت ها همزمان با ۱۰ نفر ریلیشن شیپ داره


انقدر بهش خندیدیم و تیکه بارونش کردیم که بدبخت بغض کرد ! 


اون یکی دختره هم میگفت تو با این کارت باعث میشی پسرا دیگه اعتماد نکنن به دخترا . بعد همزمان به خودش اشاره میکرد ... 


بعد میمون گفت کلا همه رابطه هام دو روز بیشتر طول نمیکشه .


بعد تیچر گفت چیکارشون میکنی مگه 😂😂 

بعد میمون گفت من یه شام میرم باهاشون بیرون میخورم بعد دیگه کات میکنم !


بعدم گفت خیلی هم خوششون میاد پیش من باشن ! 


بعد امیر گفت اوووه چه نوشابه ای برا خودش باز میکنه ! 

ازونطرف ص گفت : نوشابه نبود دلستر بود ! 


: اصلا شامپاین ! 


کل کلاس منفجر شد در حد چیا ! فقط خود میمون بغض کرده بود ! خب چرا خودتو اینقدر سوجه میکنی تو 😂


اگه خیلی کنجکاوید میتونم عکس میمونو براتون تو دایرکت اینستا بفرستم 😂😂 عکسی که تو پروفایل تلگرامشه . 



آخر کلاس تیچر گفت : سینا امشب چکار میکنی ؟ 


گفتم یه داستان مینویسم ! 


گفت : لابد داستان ماها ..


منم گفتم : نه ! ولی ایده از کلاس میگیرم واسه داستانم ! بعد یه لبخند شیطانی زدم ... نگفتم که قراره پست وبلاگش کنم !!! 😂😂😂😂


روی تگ کلاس زبان کلیک کنید تا به بقیه پست هاشم دسترسی داشته واشید .


×××× 


موزیک ویدئو جدید سلنا گومز به اسم فتیش چند روزی میشه اومده . خود موزیک ویدئو هیچی نداره فقط لب و لوچه گومزه . ولی خب آهنگش یه بخش اوج داره که خب من نمیگم خفنه چون در اون صورت مطمئن نیستم چه فکری دربارم میکنید ! ولی خب چیزی که برام جالب بود دیروز توی یوتیوب یه فیلمی پیدا کردم از یه دختری که احساساتشو نسبت به این آهنگ به شکل صد و پنجاه درصدی بروز میده و من واقعا دیدم فقط من نیستم که گاهی روانی یه تیکه هارمونیک میشم و کلا بشر های دیگه ای هم هستن . البته اون دختره یه تختش کم بود چون آخه برا چی باید از لذت بردنش از آهنگ اونجوری فیلم بگیره و خودشو مسخره کنه ؟؟ 


یعنی تا آهنگ میرسید به اون بخش اوجش دختره لبتابو پرت میکرد زمین من نمیدونم چطور سالم موند‌ . بعد به صورتش چنگ میزد و میگفت واااای ایهالناس این چیههههه سلنااااا لامصب ! 


بعد مثلا میرفت رو فاز هنگ بعد آخرش گفت الان نمیدونم چی بگم . دستشو نشون میداد میگفت احساس مور مور بهش دست داده و اینها ! خلاصه ویدئو فانیه :دی 


sina S.M
۱۷ نظر

پست کلاس زبانی__عشق من در کلاس زبان


منو رسوند ! بار دوم بود😍 خیلی ایشون باحاله . خودش قوانین راهنمایی رانندگی رو دور میزد و به رانندگی مردم میخندید و میگفت این شهرو نگاه تورو خدا . 


گفتم راست میگی از جمعیت زیاده ، مثلا فلان شهر تو اروپا فقط یه میلیون جمعیت داره ! اینجا ۱۰ میلیونه ! 


گفت نه بابا به خاطر فرهنگه . این مردم فرهنگ ندارن . 


توکیو رو مثال زد که کلی جمعیت داره و نه کسی اشغال میریزه و لینکه بافرهنگ ترن و اینا ... 


راست میگفت . ولی نظرم این بود که جمعیت زیاد هم خودش خود به خود منجر به بی فرهنگی میشه .. 


این مرد خیلی باحاله اصلا ! :)) میدونی چرا ؟ چون هردومون سر میمون بودن اون دختره تو کلاس اتفاق نظر داریم .


کلی غیبتشو کردیم و خلاصه اصلا چسبید 😂😂😂 البته اون رادیکال تر  از منه و حتی اون یکی خانم کلاس رو هم میگه دیوونست . ولی عقیده دارم اون خانم محترم تره !!!😐 درسته لوسه ولی شیرین عقل نیست برعکس میمون . 


😂 


گفت : خارج ازدواج کن فقط ! اونم نه با زن ایرانی !! 


حرفش عجیب بود . با توجه به اینکه خانم خودش ایرانی بود ! 

بهش گفتم ولی مشکل زبانم هست ! بالاخره شریک زندگی آدم یه فارسی زبان باشه خیلی فرق داره با اینکه انگلیسی زبان باشه !!


گفت مقوله زبان یک ساله حل میشه با بودن در اونجا .


بهش گفتم که ممکنه شرایط طوری بشه که تا گرفتن لیسانس هم ایران بمونم... 

گفت اصلا زیر بارش نرو ... به هیچ وجه !🤔 فکر میکنم اولین باره که یه بزرگتر از خودم عوض اینکه از میهن پرستی و اینا حرف بزنه دقیقا همون چیزی رو میگه که توی دلمه ! واقعا نباید از آدما ناامید بشیم . به نظرم حماقته اگه فکر کنیم هیچ کس درکتون نمیکنه . زیاد دیدم . تا دلتون بخواد زیاد دیدم ادمایی که با دیدن همون ۲۰ نفری که دور و برشن فکر میکنه بقیه مردم جهان هم اونجوری فکر میکنن و هیچ وقت نمیتونه یه هم عقیده و هم زبون پیدا کنه . 


ولی تست کردن آدمای مختلف منو به این نتیجه رسونده که همیشه کسی هست که علایقش باهات همسوئه و بخواد تشویقت کنه به جای اینکه کلیشه ها رو مرتب بهت یاداوری و رویا هاتو با بالش خفه کنه ...



ایشون یه جورایی ازین آقایون زن زلیل هم هستن :)) اصلا کلا معروف شده تو کلاس .. هر کاری میکنه در راستای رضایت خانمشه . 


این کلاس بیشتر از جنبه انسان شناسی برام جذابه تا جنبه آموزش زبان . شناختن ادما و رفتن تو بحرشون از تفریحات نه چندان سالم یه نویسنده ی حرفه ایه . البته من که حرفه ای نیستم ولی برای رسیدن بهش تلاشمو میکنم لاقل !! 

+ نظرات این پست تایید نمیشوند .


++ جواب یکی از دوستان (که خودشم خانم بود) خطاب به دوست دیگری که با خوندن این پست ادعا کردن که من لحن ضد زنی دارم و ادبیات مناسبی رو در مورد خانم ها بکار نبردم 

(دقت کنید که : خانم + ها، یعنی تعمیم دادند به کل خانم ها)



ببینین خب منم شاید خوشم نیومد به اون دختر گفتین میمون ولی به نظرم نباید به کل خانم ها تعمیمش داد. چون شما نگفتین دخترای میمون! گفتین دختر میمون. این به اون شخص خاص ربط داره نه همه خانوم ها :) مثل اینه من بگم وا پسره عجب خریه هااا! بعد شما اعتراض کنین که چرا به پسرا توهین کردی! خب اعتراض شما درست نیست. اون میمون گفتن شما هم یه همچین چیزیه :)


sina S.M
۳ نظر

اکونومیکال

استاد گفت یزدی ها اکونومیکال اند 


یک نفر چپ چپ نگاهش کرد 


استاد گفت : تو یزدی ای ؟ 


گفت بله .


استاد گفت اکونومیکال اتفاقا معنای خوب داره ! یعنی صرفه جو ... 

به معنی خسیس نیست . اونا اصفهانیان که خسیسن . 


سعی کردم چپ چپ نگاهش نکنم . خیلی سخت بود ! ولی شدنی بود . خداروشکر قبلا در آن کلاس به کسی نگفته بودم اصفهانی ام :/ 



sina S.M
۶ نظر

میمون نباشیم 😂

الان از کلاس زبان برگشتم . 


دلم میخواد بیشتر از اونجا بمویسم و امیدوارم لو نرم !! چون قراره حسابی ازشون غیبت کنم 😂 کلا سعی کنید یکم ادم باشید و تو چش نباشید ممکنه یه وبلاگ نویس اون دورو بر باشه و حسابی بتوپه بهتون تو وبلاگش 😂😂 


خب درباره خانم های کلاس ! 


سه تا دختر اینجان . یکیشون خیلی باشعوره کلا تو چشمم نیست 😂😂

عکس پروفایلشم قرطی نیست ! 


قبلش بگم ک اگر قراره از قضاوت ها و غیبت هام ناراحت بشید از اول این متنو نخونین . اگه خوندین یعنی خودتونم تو این کار شریک بودین پس حق غر غر هم ندارین ! حالا نصیحت دوستانه یه چیزه غر غر یه چیز  دیگه !


مورد داشتیم طرف کل پستو خونده ‌ کامنتم داده . کیفور هم شده . بعد رفته پست زده تو وبش که آهاااای ملت یکی داره قضاوت میکنه شما رو !! اگه همچین آدم اسهولی هستید خواهشا برید گم شید 😂 البته وب من بیشترین ریزش فالور رو داره و با تقریب خوبی میتونم بگم هر کی هنوز منو حاضره بخونه اصلا اسهول نیس! 


بگذریم . درمورد دختر دوم بگم که اون با اینکه روزای اول ازش بدم می اومد ولی الان فهمیدم خیلی هم خوبه ! و خونگرم و جالبه ‌ .. درسته یکم عشوه ایه (درس اول ، عشوه خوب نیست) ولی خب خیلی از خود راضی نیست و مثلا سوتی هاشو میپذیره و نمیخواد با چنگ و دندون بگه من خوبمممم ! 


اما مورد سوم ... میمون ! یه میمون تمام عیار !!! حیوون نمیگم !😑 ۰ون زیادی توهینه . ولی میمونه ! گوشاش اندازه مایتابست ! بعد گوشاشو یجوری داده بیرون که گوشای الآغ هم اینقد تو چش نیست !


به حاشیه گوشش ۵ تا پولک مسخره چسبونده که بیشتر منو یاد red light house های هلند میندازه ... 


این دختر اما از لحاظ مختلفی یه میمونه تمام عیاره . چشماشو گشاد میکنه و گردنشو قر میده موقع جواب دادن به سوالا ! بابا اوسگول به خدا طوری نمیشه یکم ادم باشی !! 😔 عکسای پروفایلشم خب همش خودنمایی و ایناست . ۴ تا عکسه با لباس کم و نورپردازی حرفه ای . ازین عکس های اتلیه ای . 


موهاش بلونده . که اینم یه خصوصیت میمون بودنه ! باز لاقل یه تناژ دارک برمیداشتی ! اینجا خاورمیانست خیر سرش هاا ! :/ 


ولی از همه بدتر عشوه های مزخرف و میمون طوریشه . مثل گشاد کردن چشم یا چرخوندن سر عین این سگای سرامیکی که میذارن تو ماشینا :/ 


ساپورت میپوشه معمولا یه بارم شلوار جین پوشیده بود که اصلا زانو نداشت . نمیگم سر زانوش پاره بودا ! اصلا کلا بخش زانو پوشیده نشده بود 😂 آدم اینقدر دلقک و دنبال جلب توجه ؟ 


همه این فاکتورا رو با هم داشتا یعنی تک تک نگاه نکنید ! یعنی اگر یکیشون رو هم نداشت من این پستو نمیزدم :/// 


کفشای منگوله دار میپوشه و یه جورایی میخواد بچه باشه (مخصوصا بخش عشوه هاش که اصلا زنونه نیست و همش بچگونست) ولی بچه ای که سر زانوش پارست و به گوشش النگو وصل میکنه و اینا ! 


فرم صورتشم مربع کجه و این به میمون بودنش می افزاعه ! 


طرف باغ وحش هم داشته ! یعنی ازین دختر لوسا که هی باید با یه جک و جونوری سر کنن 😂 یکی نیس بگه تو خودت حیوون خونگی ای ! تورا چه به اینجا 😂😂 


راستی نمره میانترم زبانم ۱۶ شده . ولی استاد اشتباهی ۱۷ داده و شدم نامبر وان کلاس 😂😂 اولین باره که دارم نتیجه تلاشمو به چشم میبینم . نمیخوام بگم اشتباه حساب کرده 😂 


اتفاقا قبل از اینکه متوجه نمره هام بشم کارناممو دادم به رضا که نگاش کنه . رضا یکم خل میزنه 😁 البته خب لاقل تو زبان ! آخه بالای ۴۰ سالشه !! 


بعد از حدود ۲۰ دقیقه رضا گفت : راستی تو چجوری بیشتر از من شدی ؟ 


من با خونسردی این مساله رو هندل کردم و بهش گفتم reading رو تو ۴ شدی ولی من ۵ ! 


یه دروغ ساده و بدرد بخور . و بعد که چک کردم دیدم واقعا دروغ نگفتم ! ولی احتمالا تو یه جای دیگه ای نمره ی من کم شده 😂 


وای من با این میمونه رو مخ چیکار کنم :| از اول ترم تاحالا یه بارم باهاش همکلام نشدم ! این سنت مسخره که پسره باید عنتر بازی در بیاره که دختره باهاش حرف بزنه اونقدر حقارت باره که عمرا تن بهش بدم 😂 


جالبه اون دختری که اول کلاس فک کردم باشعوره . بر خلاف تصورم میمون از آب در اومد و اون یکی که ازش بدم میومد یه آدم خوب و باحال از آب در اومد ! 


راجع به آقایون کلاس هم تو یه پست دیگه میحرفم . که تعدادشون ۳ برابر دختر هاست :||| 😂

sina S.M
۰ نظر

گرگان و بازنشر یک مطلب قدیمی

الان گرگانیم ..


این اسکرین شات رو وقتی انداختم که داشتیم کم کم وارد اون یه مثقال بخش سبز رنگ ایران میشدیم.. بعد رفتیم sorry و این ها . اگر در عکس دقت کنید طرفای قائم شهر سبز پر رنگ به سبز کمرنگ گراییده میشه و این یعنی ملت جنگل رو صاف کردن و شهر و داهات ساختن .. اون سبز های پررنگ رو هم اگر کوهستانی نبود مطمئنم صافش میکردن .. اصلن سرویسش میکردن اساسی و این حرفا .. 


.. 

مطلبی داشتم تحت عنوان "چرا بلاگفا از بیان بهتر است" تا چندی پیش تصور میکردم این مطلب باعث شده در لیست سیاه بلاگ قرار بگیرم و مطالبم فاقد محتوای تولیدی اعلام شود .. لذا آن پست را از حالت نشر بیرون آوردم .. الان با رفع این مشکل و اینکه لیست سیاهی در کار نبود و فقط یک مشکل سخت افزاری بود ، تصمیم گرفتم آن مطلب جنجالی را دوباره نشر دهم . 


نگاهی به آن انداختم و دیدم چقدر با خشونت و اسهولیسم جواب کامنت مهتاج را داده ام .. اولن که معذرت میخوام مهتاج (هرچند دیروز گفتی که مردی و نمیدونم تو دنیای مردگان چطور به جیمیلت دسترسی داری) ولی باز هم معذرت میخوام بیشتر برای اینکه هرگز نمیخوام اون کامنت هارو پاک کنم .. بهرحال نمیشه منکرش شد که هنوزم با خوندن آن لحن رادیکالی ام خودم را تحسین نکنم .. لحنی که بر اثر فشار های همه جانبه کنکور بود .. بر اثر نگاه های پوکر فیسی دوستان مدرسه ام . وقتی بهشان میگفتم چرا اینطوری شده اند . میگفتند فشار کنکور است ... کنکور را که دادم تک تکشان را بلاک کردم و فقط با یوبس ترینشان رابطه ام را حفظ کردم .. 

مصدق در آخرین ایمیل رسمی اش بهم گفت : فکر میکنی چون کوری و چارتا کتاب دیگه رو خوندی حق داری اینقدر به همه از بالا به پایین نگاه کنی .. اگر میخوای حرف بزنیم زنگ بزن .. و اینقدر از طریق ایمیل حرف نزن .. 


هیچ وقت بهش زنگ نزدم :) گورباباش  

بزرگترین ضعف این است که در برابر ضعف دیگران در برقراری رابطه با تو ، ضعف نشان دهی ... 


... 

بزرگترین اهانت و بزرگترین از خودگذشتگی ، این است که دربرابر نظر دیگران درباره خودت تبصره بیرون ندهی و بذاری طرف هر طور دلش میخواهد نقدت کند و فکر کند حرفش درست است .. این هم اراده آهنین میخواهد و هم کمال بی احترامی است .. 

:::

"بلک اند بلو" از سیا رو گوش کنید .. از تهران تا گرگان یه سره گوشش دادم (با وقفه های بینش البته)

Black and blue - Sia

دریافت

sina S.M
۱۳ نظر

من که نمیتونم منتظر بشم پست قبلی به اندازه کافی خونده بشه ... چون ولع نوشتن دارم

ولع نوشتن نمیدانم چیست. هرچه هست... با مذاج افراد خوش نمی آید. چون افراد دوست دارند نوشتن رو یه کار لوکس بدونن. 

ولع و لوکس با هم جور در نمیان ... مثلن نمیشه یه غذای لوکس رو با ولع خورد. چون غذا های لوکس تو جاهای لوکس سرو میشه و تو جاهای لوکس آدم های لوکس تری وجود دارند و تو نمیتوانی یک تیکه استیک را با ولع جلوی یه مشت آدم لوکس بخوری چون از لب و لوچه ات آب سرازیر میشود و آدم های لوکس اگر تو را در آن وضعیت ببینند طوری نگاهت میکنند که معده ات دیگر مجوز ورود استیک را به درونش صادر نکند. آن وقت ولعت تبدیل میشود به تهوع و باید بروی سارتر بخوانی تا بفهمی تهوع چیست بعد به خودت اجازه دهی آن را داشته باشی . 



مثلن تو ممالک خارجه بخوان بگن طرف خیلی آدمه و مثلن کاره ای چیزی هست . میگن طرف کلومره ... (کلومن یا هر کوفت دیگه ای به انگلیسی یعنی ستون) کلومر (یا نمیدونم کلومتریست یا یه چیز دیگه ) به کسی میگن که ستون داره. نه اینکه ستون فقرات (اونو همه دارن٬ به جز مرد ژله ای که تو شیراز دستگیر شد و اهم )‌ ستون دار یعنی کسی که توی یه روزنامه کوفتی مثل تایمز یا گاردین یا مثل گه دین (gohdian) یک ستون بهش میدن برای یه سال ...


بعد این ستون دادن توی روزنامه های معروف ممالک خارجه برای نویسنده حکم همون تیتاپ به خر دادن داره. یعنی من موندم اینایی که تو روزنامه های لندن ستون دارن چرا از خوشی نمیرن خودکشی کنن و اینا (: 


اخیرن یه فیلمی دیدم به اسم burnt . توش مثلن یارو منتقد یه مجله هست .. همینکه میاد توی رستوران صاحب رستوران کم مونده خودشو خیس کنه از ترس. مثلن خیر سرش میگه : این زنه میتونه با نقد هایی که توی مجله اش مینویسه ٬ رستوران مارو داغون کنه . (موش سرآشپزو که همه دیدین) 


یه جوری میگه داغون .. انگار قراره با بولدوزر بیاد رستورانو با خاک یکسان کنه. اگر قرار باشه با یه نقد توی یه مجله طرف رستوران یکی دیگه رو به لجن بکشه ... چه معنی ای میتونه داشته باشه ؟ به جز اینکه اونجا نوشتن یه چیز لوکسه ... چیزیه که براش اهمیت قائل میشن . چیزیه که خونده میشه .. و تعداد خواننده ها اونقدر زیاده که میتونه یه رستوران رو به ورشکستگی برسونه.


یعنی در این حد کثافت بازاره اونور آب. آدم اوقش میگیره وقتی این همه ولع رو برای خوب بودن میبینه (لاقل تو فیلماشون که اینطور نشون میده. مثلن یارو به خودش فحش خواهر مادر میده که چرا مثلن فلان کارو در سطح پرفکت انجام نداد.)


بعد با خودم میگم اصلن میخوای بین اینهمه رقابت وحشیانه برای خوب بودن. بری و اونجا چیکار کنی ؟ طی بکشی ؟ یه دستی هم بکشن سرت و بگن : یادت نره که ما تو رو به این کشور راه دادیم ... 


نمخوام. خخخخخخخخ


توی کلاس زبان گرامی دوستان بی لطفی خودشون رو اظهار کردندی و مجبور کردن منو تا درباره ی طولانی ترین قهری که تابحال داشتم حرف بزنم. عقلانی تر بود تا به جای گفتن قضیه مصدق ٬ یه دروغ سر هم کنم. ولی خب معلممون خوشگل تر از اون بود که آدم دلش بیاد بهش دروغ بگه :دی 


بعد در ادامه کلاس بحث خارجی هایی شد که میومدن ایران .. و یه نکته تاسف آور رو فهمیدم : دختر های ایرانی به خوشگل بودنشون معروفند بین خارجی ها ...


یعنی بیا اینهمه زور بزن تا بری خارج .. بعد تو کلاس زبان بهت بگن : راستی میدونستی ما بهترین دختر های دنیا رو داریم ؟! ( یاد اون قسمت از رمان کیمیاگر افتادم که یارو میگفت: ما تو دهاتمون زن های زیبا داریم و اینا ) 


قیافه ها اینجوری صورتا کج دماغا اونجوری ... (; 

sina S.M
۱۳ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان