گرگان و بازنشر یک مطلب قدیمی
الان گرگانیم ..
این اسکرین شات رو وقتی انداختم که داشتیم کم کم وارد اون یه مثقال بخش سبز رنگ ایران میشدیم.. بعد رفتیم sorry و این ها . اگر در عکس دقت کنید طرفای قائم شهر سبز پر رنگ به سبز کمرنگ گراییده میشه و این یعنی ملت جنگل رو صاف کردن و شهر و داهات ساختن .. اون سبز های پررنگ رو هم اگر کوهستانی نبود مطمئنم صافش میکردن .. اصلن سرویسش میکردن اساسی و این حرفا ..
..
مطلبی داشتم تحت عنوان "چرا بلاگفا از بیان بهتر است" تا چندی پیش تصور میکردم این مطلب باعث شده در لیست سیاه بلاگ قرار بگیرم و مطالبم فاقد محتوای تولیدی اعلام شود .. لذا آن پست را از حالت نشر بیرون آوردم .. الان با رفع این مشکل و اینکه لیست سیاهی در کار نبود و فقط یک مشکل سخت افزاری بود ، تصمیم گرفتم آن مطلب جنجالی را دوباره نشر دهم .
نگاهی به آن انداختم و دیدم چقدر با خشونت و اسهولیسم جواب کامنت مهتاج را داده ام .. اولن که معذرت میخوام مهتاج (هرچند دیروز گفتی که مردی و نمیدونم تو دنیای مردگان چطور به جیمیلت دسترسی داری) ولی باز هم معذرت میخوام بیشتر برای اینکه هرگز نمیخوام اون کامنت هارو پاک کنم .. بهرحال نمیشه منکرش شد که هنوزم با خوندن آن لحن رادیکالی ام خودم را تحسین نکنم .. لحنی که بر اثر فشار های همه جانبه کنکور بود .. بر اثر نگاه های پوکر فیسی دوستان مدرسه ام . وقتی بهشان میگفتم چرا اینطوری شده اند . میگفتند فشار کنکور است ... کنکور را که دادم تک تکشان را بلاک کردم و فقط با یوبس ترینشان رابطه ام را حفظ کردم ..
مصدق در آخرین ایمیل رسمی اش بهم گفت : فکر میکنی چون کوری و چارتا کتاب دیگه رو خوندی حق داری اینقدر به همه از بالا به پایین نگاه کنی .. اگر میخوای حرف بزنیم زنگ بزن .. و اینقدر از طریق ایمیل حرف نزن ..
هیچ وقت بهش زنگ نزدم :) گورباباش
بزرگترین ضعف این است که در برابر ضعف دیگران در برقراری رابطه با تو ، ضعف نشان دهی ...
...
بزرگترین اهانت و بزرگترین از خودگذشتگی ، این است که دربرابر نظر دیگران درباره خودت تبصره بیرون ندهی و بذاری طرف هر طور دلش میخواهد نقدت کند و فکر کند حرفش درست است .. این هم اراده آهنین میخواهد و هم کمال بی احترامی است ..
:::
"بلک اند بلو" از سیا رو گوش کنید .. از تهران تا گرگان یه سره گوشش دادم (با وقفه های بینش البته)
Black and blue - Sia