خب اعصابت آروم شد؟ اولن که اون پنج تن احتمالا دشمنان وبلاگیت بودن یا مثلا اونایی که خیلی وقت پیشا باهاشون دعوا داشتی. کلن در زمینه ی دشمن تراشی ید طولایی داری!

البته بر همگان واضح و مبرهن است که منظور من از وحشی، خشونت بار نبود! مثلا یه اسب وحشی رو درنظر بگیر، حیوون درنده ای نیست ولی دقت کردی چه هیبتی داره؟ منظور من از "وحشی" بودن اون اصالت و خام بودنه. اصالتی که قبلنا تو نوشت هات موج میزد. یه حال و هوایی داشت نوشته هات که فقط واسه ی خود خودت بود. اون موقع که من با اینجا آشنا شدم، هیچ وبلاگی مثه تو آزادانه نمینوشت.

یه نیگا به این پست بنداز مثلا:

کلا یه نگاهی به پستای سالهای پیشت بنداز میفهمی منظورمو.

به هرحال گفتم انتقادی کنم چون گفتی هر انتقادی بجاست! در هر صورت ما که راضی ایم ازت، خدا هم ازت راضی باشه:)))))