خطر ترور ، از جانب آنفالو کنندگان ^_^
در هفته ای که گذشت ۶ تا دنبال کننده رو یکهویی از دست دادم .
برام جالبه که اصلا هیچ کدومشون هم جزو دنبال کنندگان خاموش نبودند .
و نکته ی ترسناک قضیه اینه که هرچی به لیست دنبال کنندگان نگاه میکنم حس نمیکنم که کسی کم شده باشه و همه کسایی که میشناختم رو میبینم . و در واقع هیچ ایده یا حدسی ندارم که این ۶ نفر کی ها بودند .
جالب اینجاست در هفته ای که گذشت خودم دو سه نفرو آنفالو کردم و انتظار داشتم این ۶ نفر بخشیشون جزو اون ادمایی باشن که من آنفالوشون کردم ولی اون ادما همچنان در لیست دنبال کنندگان هستند (با یک عدد علامت بعلاوه ی آبی رنگ کنار اسمشان که یعنی من فالوشون نکردم!)
دارم فکر میکنم این ۶ خبیث (به تقلید از گروه ۶ خبیث که دشمنان اسپایدرمن را تشکیل میدادند) دور هم جمع شده اند و یک کلت روسی هم از آمازون خریده اند و در یک اتاق تاریک و نمور تند تند سیگار میکشند لب هایشان را با زبانشان تر میکنند و یک نقشه کاغذی روی میزی پهن کرده اند . بعد شخص شماره ۱ موقعیتی را روی نقشه نشان میدهد میدهد بعد سیگار را گوشه لبش میگذارد تا دست دیگرش ازاد شود بعد خیابانی را در نقشه نشان میدهد . و زیر لبی و طوری که سیگار از مابین لب هایش نیفتد میگوید :
از این سمت بهش نزدیک میشیم ...
خیلی تمیز میکشیمش
بعد دختری که روی صندلی نشسته و صورتش در تاریکی دیده نمیشود دود سیگارش را پفی میدهد بیرون و میگوید : نه ، تمیز نه .. اون باید زجر بکشه .
در واقع این ادم ها سعی دارند من را ترور کنند.
شخص کلاه به سر که معلوم نیست مرد است یا زن میگوید : ایده بهتری دارم . میدزدیمش و قبل از اینکه بکشیمش شکنجه اش میکنیم و رمز وبش را ازش میگیریم .
دختر ۱۵ ساله (نمیدانم چرا بیان پر از دختر های ۱۵ ساله است) میگوید : فکر نمیکنید دارید زیادی تند پیش میروید ؟؟ شاید بهتر باشد باهاش مذاکره کنیم !
فرد ششم که تابحال ساکت بوده میگوید : هیچ وقت باهاش مذاکره نکن .. فقط آنفالوش کن ..
راستی فرد پنجم کیست ؟ :|
اون در این جمع نیست .. رهبر و سردسته انهاست . به صورت تلفنی از کرمانشاه این گروه را مدیریت میکند .
فرد نقشه بدست میگوید : تلفن داره چشمک میزنه ، مریمه
دختر ۱۵ ساله دکمه را فشار میدهد . صدای مریم پخش میشود . با آن لهجه کرمانشاهی اش .
-اون نقشه رو بندازین دور ... همه چیز طبق اونچیزی که من میگم پیش میره ...
فرد ششم میگوید : نقشه ات چیه ؟
- من رمزش رو دارم .. فقط باید یه نگاه مفصل به هیستوری تلگرامم بندازم .
__________
پ.ن : حین نوشتن پست یادم اومد نفر ۶ ام رو میشناسم .
اول پست یادم اومد هیچ کدومشونو نمیشناسم
اکنون : کاشان
بهمراه : خواهر
بدور از : تهران گه گرفته