بندر مدرن
وقتی میگفت تو این شهر زندگی کرده ام میتوانستی از چشم هایش بخوانی که حرفش از آن حرف هاست که از درونش میجوشد .
اشاره کرد به منطقه مدرن روبرویمان . بندری که چند سالیست به یکی از مدرن ترین مناطق کپنهاگ بدل شده . معماری پست مدرن و آپارتمانهای چندین میلیارد کرونی . من که از دیدن آن خانه هایی که حتی توی گوگل هم عکسشان پیدا نمیشد کلی ذوق زده شده بودم ، لحن تلخ و خشک آن مرد برایم مانندی پارادوکسی بزرگ بود .
- من اینجا بزرگ شدم . یه زمان به جای همه این خونه ها منطقه خالی ای بود که بچه ها میومدن و بازی میکردن .
بعد گفتم که الان منظره مدرنی به شهر داده و به نظرم بدک نیستند .
- فکر کردی هر یه اتاق تو اینا چقدر از اب در میاد ؟ برای یه اتاق کوچیک باید چند میلیون کرون بدی . شهر روز به روز شلوغ تر میشه و هر سال کلی دانشجو میان . این خونه ها مگه قابل استفاده برا دانشجو هاست ؟
غم بزرگی تو چشم هایش بود .
سیگارش را پرت کرد گوشه و ای گفت : کاری نمیشه کرد ...