یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

تا حالا حس کردین توی یه کمدی دارک زندگی میکنید ؟

همین الان همین حس بهم دست داد !


قرار بود امروز باهاش چت کنم از طریق اسکایپ ! (تماس ویدئویی یا هر کوفتی که هست !) 


طرف افغانیه ولی اینجا به دنیا اومده و قرار بود خیر سرم زبان ازش یاد بگیرم منم یکم بهش فارسی یاد بدم که معامله یه طرفه نباشه ! 



بعد قرار شد ساعت ۳ باشه . 


بعد من ۳ که شد مامان گفت برم ناهار . منم دیدم این آنلاین نیست هیچی نگفتم رفتم ناهار.


ساعت ۳ و ۴۰ دقیقه برگشتم .... تایپ کردم براش دیدم آنلاین نیست


ساعت ۴ و ربع آنلاین شد . 


گفت ببخشید ولی باید از قبل میگفتی من یه سری برنامه داشتم . الان نمیتونیم . 


منم گفتم باشه بعدا پس . 


بعد گفت : بعدن من میشه یک ماه دیگه چون الان باید برم انگلستان ! 



وات د فاا××× !!! 


چهل دقیقه دیر اومدن شد یه ماه دیگه !!!!‌ دارک ترین کمدی و کمدی ترین دارکیه که تاحالا دیدم !


...................................................................................

بهرحال پست قبل فراموش نشه . توش داستانمه. 

...................................................................................
sina S.M
۶ نظر

داستان

دیشب نوشتم . (دیصبح بگیم بهتره) میخواستم ویرایشش نکنم از قصد .

 لطفا نظر بدین !



سردبیر در اتاقش بود ، مسئول بخش فنی گفت برای ناهار هم بیرون نیامده . آقای کاظمی ریش سفید اداره که خواست ناهارش را ببرد دفترش با داد و بیداد مواجه شد ، پیر مرد نزدیک بود سکته کند . اما خوشبختانه سینی غذا ولو نشد.

 

sina S.M
۴ نظر

خوب شد نگفتم من نوشته بودمش !!!


پاورقی : 

اون خط قرمزا برا اینه که از موضوع اصلی منحرف نشیم .

sina S.M
۷ نظر

دل بردن .. امیر تارخ

اون اهنگی که تو فیلم سن پطرز بورگ تو ماشین پیمان قاسم خانی پخش میشد ! کی یادشه 😂



دریافت


 این بیان چقد گند میزنه به کیفیت اهنگ 

sina S.M
۹ نظر

شرلی جکسون



بخشی از داستان کوتاه « میدانم چه کسی را دوست دارم»

 از کتاب "همراه من بیا ."

شرلی جکسون 

sina S.M
۵ نظر

عکس پرتقال :/

عکسش رو لابلای عکسای قدیمی دیدم ! 


حالا دیگه برام پذیرفته شدست که این ادم تو زندگیم نیست ! امیدوارم تو زندگی کس دیگه ای هم نباشه چون مسلمن گند میزنه بهش :/ 


من داشتم برا خودم زندگیمو میکردم یهو پیداش شد گند زد به همه چی 😐 


حالا ناراحت نیستم فقط فکر کردم بد نیست وقتی من یادش میفتم بقیه هم یادش بیفتن . بقیه که چه عرض کنم ، خواننده های وب یعنی :) 



یه شیخ بزرگی به نام ف ع یکبار گفت تو مشکلت اینجاست که با خواننده هات صمیمی میشی ! 


Damn right ! 


البته من تا اینجاش راضی ام بقیشو ببینیم چی میشه :)) 



.... 


د فالت این عار استارز ( The fault in our stars)رو دیدم چیز جالبی بود و خیلی اموزنده و چند تا نکته ازش اموختم : (این لحن بچه مثبتیم از کجا اومده نمیدونم :/ ) 


۱ - اینکه یه نویسنده اخلاقش مزخرف باشه یه چیز عادیه ! 

۲ - عشق واقعی و پرفکت وجود نداره مگر اینکه قبل از اینکه به مرحله فروپاشی برسه یکی از دو طرف ریق رحمت رو سر بکشه :) به قول استاد لوئیس سی کی :  it gets so shitty man . It does 


یا : love plus time minus distance equals hate 


بهرحال ! چیزی که از این فیلم یادگرفتم اینه که اگه میخوای عاشق باشی بهتره سرطان داشته باشی : ) 


و واقعا هم ون هوتن چقد راست میگفت ، وقتی یه داستان نوشته شد خیلی باید احمق باشی که بخوای بدونی بعدش چه اتفاقی میفته ! داستان صرفا یه تخیله و وجود نداره .. 

و درضمن فهمیدم حس اهنگه که مهمه نه چیزایی که توش بلغور میشه ^^ 


راستی من خودم نمیدونستم اهنگی که توی پست قبلی نه قبلیش بود از دیالوگ این فیلم استفاده کرده بود . 


چیز دیگه ای هم که یادگرفتم از طریق این فیلم ، اشنا شدن با آنه فرانک بود دربارش شنیده بودم خیلی وقت پیش توی کتاب تاریخ ترسناک خونده بودم که یه دختر یهودی خاطراتش رو از هولوکاست مینویسه و به صورت کتاب الان موجوده ! ولی خب نمیدونستم باید چجوری پیداش کنم :/ حالا بعد سالها کشف کردمش €_€ 


البته الان رفتم یه نگاه به کتاب انداختم دیدم واقعا کودکانه نوشته (طرف تو ۱۵ سالگی توی اردوگاه مرگ مرده) و فکر کنم حال نداشته باشم بخونمش ولی خب تلاش میکنم ^^ 

خب در اینجا هم عکس جناب سی کی هست یوقت فک نکنید عکس پرتقاله . (اخه عنوان پست اینه و ممکنه بعضی ها که کلا به جز عنوان و تصاویر بقیه پست رو به سمت چپ حواله میکنن فک کنن این عکس پرتقاله ، البته خودمونیما . کسی که فقط عنوان و عکس رو میخونه مطمئنن اینم نمیخونه و من دارم برای هوا حرف میزنم :| ) 

 البته این موهاش نارنجیه لذا شبیه پرتقالم هس یکم 😐 


چند وقتیه کامنتای مریم پارادوکس رو نمیبینم و ارامش دارم 😐 

خدا کنه این ارامش عمر طولانی پیدا کنه :)) 




sina S.M
۹ نظر

Gggggpppppp




sina S.M

I'm in love with you, sorry

دریافت






چقد قشنگه 😅

این مدل اهنگا زیاد دیدم تو یوتیوب ، ازینایی که میشه باهاش گریه کرد ... 

کامنت های زیر اون ویدئو ها واقعا عالی اند برای به گریه انداختن ادم .. 😷



sina S.M

بر فرق عروسک زده‌ام پر طاووس


جواد بدیع زاده :) 




ازقندو شکر ساخته‌ام جوجه خروس 

بابا جان یکی یه پول خروس

ماما جان یکی یه پول خروس 

آقایان یکی یه پول خروس 

به به، به به، به به

به به چه خروسی

چه قشنگ است و ملوس

بابا جان یکی یه پول خروس

آقایان یکی یه پول خروس 

ماما جان یکی یه پول خروس

آفتابه لگن گلاب شکر اوردم،

آقایون صنعت کردم،

بابا جون خدمت کردم،

بر فرق عروسک زده‌ام پر طاووس؛

بابا جان یکی یه پول خروس

آقایان یکی یه پول خروس 

ماما جان یکی یه پول خروس

وق وق صاحابو النگو و نی لبکه

ای بچه ی لجوج 

ای اجوج مجوج 

دیگر مخور از گرانی مرغ افسوس؛

بابا جان یکی یه پول خروس

آقایان یکی یه پول خروس 

ماما جان یکی یه پول خروس

از اینو از اون هرچه سماور بخرم

کوچولو سماورم دارم

بی آتیش جوشش میارم

کز صنعت من مات شود کل نفوس

بابا جان یکی یه پول خروس

آقایان یکی یه پول خروس

ماماجان یکی یه پول خروس


دریافت

sina S.M
۳ نظر

مامان میگه برو حمام

گفت برو حمام . 

گفتم دو تا دلیل بیار تا برم . 


گفت : فردا باید بری بیرون + دیروزم لیف نزدی ! 


منم گفتم : اینا جفتش یه دلیله اونم اینکه من کثیفم ! خب دلیل دومت چیه 😐


😉 


یعنی من بدشانس ترین ادم کره زمینم . چه تو یزد باشم چه تو کپنهاگ ، همیشه وقتی تنهایی میرم رستوران ۴ تا میز که بعد از من اومدن غذاشونو زودتر میبرن ولی برا منو نه ! 


یادی کنیم از کافه عدسی پناهنده توی یزد که ۵ هزار تومن منو گرفتن و ۳۰ دقیقه منو علاف کردن به خاطر یه املت اخرشم از رو صندلیم بلند شدم و رفتم . 

توی کوچه های سقف دار یزد اون اقایی که سر میز من نشسته بود پیدام کرد و گفت نیمروتو اوردن منم گفتم برن گم شن بابا . 


اونقدر اعصابم خورد بود که توی کوچه سر دو تا خانم داد زدم 😂 دیدین اینایی که راهتونو میبندن و اروم راه میرن ؟ همیشه اینجور ادما رو مخم بودن ! حالا این دفعه اینا رو دیدم بلند گفتم : خانم ببخشید برو کنار . 


بعد زنه همچین کپ کردا ! گفت ببخشید ببخشید . بعد جولو ملاسشو جمع کرد تا من رد بشم . ! 


 اینکه تو یزد (شهر خودت) یه نفر با لهجه تهرانی سرت داد بزنه چیزی نیست که دو بار تو زندگی برا ادم اتفاق بیفته . 😂 


یکم از خشمم تخلیه شد سر اون زنه داد زدم ولی بازم هنوز تخلیه نشده مگرنه الان این پستو نمینوشتم همراه با اسم اون کافه . 


امیدوارم بدتر تبلیغش نشه (وای یعنی من انقد بدشانسم اینجوری میشه حتما ) 😂

sina S.M
۲۶ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان