یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

بی شعوری ، خطرناک ترین بیماری بشریت !

الحق که این کتاب نیمه ی گم شده ی من بود ! یک متونی هست که هنگام خواندنشان تعجب میکنی که چرا اینها را به نام شخص دیگری چاپ کرده اند ! همان حرف های گم شده ی همیشگی . شاید حرف هایی که در دل میمانند و هرگز به عقل راه پیدا نمیکنند ، چه برسد به کاغذ ! مثل آتش مثلن خاموشی که زیر لایه ای از خاکستر پنهان شده ، و با یک فوت آرام ، گر میگیرد و تمام زمین و زمان را به آتش میکشد . یک دفعه که دوستت جمله ای را میگوید و تو بهش میگی " احسنتم ! همینه " 




حالا این چرت و پرتها را ول کنیم ! "بی شعوری " همان مرضی است که تمام افراد گردن شکسته دارند . افرادی که صرفن "وظیفه" شان را ادا میکنند . مثل معلمی که با دیدن تکلیف ناقص شاگردش ، او را تنبیه یا تحقیر میکند . خب من نمیگویم مدرسه باید بهشت باشد و مشق هم هیچی . ولی خوب یادم است یک معلمی داشتیم توی راهنمایی که معلم درس جغرافی بود . به خدا برج زهرمار بود . یک بی شعور تمام عیار ، جلسه اول گفته بود سوالات را با خودکار آبی در دفتر بنویسم و جوابشان را با خودکار سیاه و شماره شان را با خودکار قرمز ! تو رو به خدا نگاه کنید .

جلسه دوم زمان تحویل تکالیف بود. خودتان حدس بزنید چه جهنم کده ای بود .


امروز به یک بیشعور بر خوردم ! زنگ آخر مدرسه که خورد ، در اصلی باز شد ، منم رفتم از بیرون خوراکی خریدم و برگشتم مدرسه (باید به دلایلی در مدرسه میماندم) بعد آقای دربان مدرسه صدام زد » آقای فلانی وایسا.

من میتونستم خودمو به نفهمی بزنم و برم سر کلاس ولی از اونجا که حضرت آقا رو با شعور فرض کرده بودم ، وایسادم . بعد اومده همچی دست منو گرفته انگار از بیت المال مسلمین غارت کردم . گفت : کجا ؟

گفتم من باید بمونم مدرسه .

بعد گفت : پس چرا از مدرسه بیرون بودی ؟

کثافت کیسه خرید رو ندیده !؟

بعد گفت برم دفتر مدرسه ~

منم گفتم باشه ، بعد رفتم سر کلاس . 

ملاحظه نمودید ؟ بیشعوری یعنی این . یعنی کله خری به صورتی که کار خلاف انجام نداده باشید ، یعنی کثافت بودن در چهار چوب قوانین و مردم

آزاری به پشتوانه قانون . 


بیشعوری میخواهد برای صبحانه تخم مرغ جوشیده به مدت 3 دقیقه بخورد ، و اگر تخم مرغ سه دقیقه و 10 ثانیه جوشیده باشد ، فحشی نثار عاملش میکند . بلی ، بیشعور هرجا که قانون به او اختیار بدهد مردم آزاری میکند. و البته که هیچ مجازاتی برایش وجود ندارد چون او تمام کارهایش در چهارچوب هنجار ها و قوانین است . بیشعور برای موفقیتش دروغ میگوید ، تظاهر میکند ، با هر کسی که در برابرش قد علم کند در می افتد و ذره ای از اختیاراتش نمیکاهد .

او اگر یک صندلی خالی کنارش باشد تمام استفاده از آن را میبرد، حتی شاید رویش تف کند !

بیشعور تکه های میگوی بشقابش را به کسی نمیبخشد. بیشعور حتی اگر سیر هم باشد ، این تکه ها را به کسی نمیدهد .  بیشعور وقتی به تمام خواسته هایش رسید میفهمد که تا اینجا زرنگترین فرد روی زمین بوده ولی کمکم میفهمد مردم از اون متنفرند ! از او بیذارند چون اعتماد به نفس بیش از حدش مایه ی تحقیر است.


بیشعوری خطرناک ترین بیماری بشریت است !


sina S.M
۳ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان