یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

آنها فقط بعد از نیمه شب بیرون می‌آیند

آهنگ خاصی است . حدود یک سال و نیم پیش از توی یک سایتی که برای موزیک ساز های آماتور بود دانلودش کردم . بهمراه چند آهنگ دیگر که آنها هم هارمونی خاصی نداشتند فقط تکرار یک ریتم خاص بودند که مثلا آهنگساز خیلی اتفاقی بهش پی برده و رهایش هم نمیکند . قبلا هم توی وبلاگ گذاشته بودم ولی در خور و شان اثر توضیح نداده بودم . درباره احساسات عجیبی که با گوش دادن این آهنگ به من دست میدهد ...


همراه با آن تصویر جالبی هست که خود سازنده آهنگ برایش گذاشته یک جورهایی میتواند داستان این یک دقیقه مرموز باشد .

 این تصویر با نام they only come out after midnight ترکیب خوبی را شکل میدهند ... هربار که گوشش میکنم یک ظرافت جدید از داستانش برایم بر ملا میشود. 


القای حس شب ... حتی انگار صدای جیرحیرک ها در پشت این نت ها خوابیده است .

هیولایی که در تاریکی راه میرود . هیچ نشانی از خودش ندارد. آرام و منظم ، مثل یک خرچنگ عنکبوتی قدم برمیدارد . همه شهر خوابند و او میتواند از بودن در خیابان های تاریک را تجربه کند . 

و هیچ کس اورا نمیبیند و قبل از روشنی هوا .. محو میشود . 

اما ... 

یک نفر او را میبیند .. 

کسی که در این شب عجیب بیرون امده و هیولا را ملاقات میکند ! 


They only comeout after midnight 



دریافت

sina S.M
لیمو ترشـــ🍋
۰۹ ارديبهشت ۱۷:۴۱
دوست میدارمش... جالب بود!!!
حال ندارم بگردم:| ایرادش چیعه دقیقا؟!

پاسخ :
توی جواب کامنتا را بگرد :/// چرا این مساله اینقدر جذاب شده برا همه !!! نمیگفتم هیشکی نمیفهمید ! 
masi Rika
۰۹ ارديبهشت ۰۸:۰۹
تله پاتی بود!حس مشترک داشتیم به آهنگ خب!^_^

دوساعت داشتم دنبال غلط املایی میگشتم!-_-

+من که بودم همین ورا!!:))
پاسخ :
میدونم میخواستم جواب کامنتم خیلی کوتاه نشه :دی 
امـ اچـ
۰۹ ارديبهشت ۰۰:۲۲
عه نه!!!
نمیشه دو نفر یه حسی داشته باشن؟ :/
حالا همه هم خبر کن :ا
پاسخ :
:ا  ؟؟؟ واقعا که خلاقی !
ف.ع ‏ ‏‏ ‏
۰۸ ارديبهشت ۲۳:۱۵
از بودن در خیابان های تاریک را تجربه کند :)
بعدا گوشش میدم !
پاسخ :
بعد کنکور :)
ــ یاس ــ
۰۸ ارديبهشت ۲۰:۳۶
لابد اون سه نقطه که دو نقطه شده :/ :دی 

پاسخ :
واقعا حواستون منو کشته ! 

میتواند از بودن در خیابان های تاریک را تجربه کند :/
امـ اچـ
۰۸ ارديبهشت ۱۵:۵۲
آهنگ جالبی بود . . فکر کنم اولین بار بود همچین آهنگی میشنیدم!  
یه حسی انگار با ترس و هیجان داشت برام!!

پاسخ :
از کامنت قبلی اسکی رفتی ؟ اخه اوشونم دقیقا  ترس و هیجان  رو نوشته :دی
masi Rika
۰۸ ارديبهشت ۱۵:۳۳
چقد عجیب بود...
کلن یه حس ترس آمیخته با هیجانی داشت ..
دلم خواست شبا بیام بیرون تا هیولا رو ببینم!

+باید اعتراف کنم سه چهار دور متنو خوندم ایراد نگارشیتو پیدا کنم،نشد!-_-
پاسخ :
ارجاعت میدم به کامنت یاس ! 
جواب کامنت ام اچ هم بخون :)

+ دیگه اینکه راستی خوش امدی و اینا 
sina S.M
۰۸ ارديبهشت ۱۵:۱۵
یه ایراد نگارشی داره هرکاری میکنم نمیشه ویرایش کرد :)) دیگه نادیده بگیرید ! 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان