یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

وحید خزایی بلاکم کرد+چت نباشیم

از وقتی فرجه های امتحانات ترم شروع شده دیگر شب ها خابم نمیبره.
دیشب برای اولین بار رفتم ببینم وحید خزایی کیه . دیدم داره میرقصه و یکم گوشت چرخکرده رو تفت میده . منم ۴۰ بار به اون پست کامنت دادم : ریده تو ماهیتابه #_# 
نتیجش این شد که ایشون منو بلاک کرد . 
وحید خزایی علیرضا رو هم به دلیل مشابه بلاک کرده بود. علیرضا زیر همه پستاش هشتگ #اسکل‌ها‌را‌معروف‌نکنیم  زده بود 😂😂 
تازه از افتخارات علیرضا اینه که صفحه رسمی پادشاه عربستان هم بلاکش کرده :/ 
دیشب تا ۶ بیدار بودم و بعد از اینکه وحید خز منو بلاک کرد رفتم توی پیج افشین . سگ مصب چیزای خنده داری میسازه . 
کلاس داستان نویسی امروز رو نمیرم چون واقعن ریده میشه به فرجه ی امتحانات . تا الانم اعصابم از دست یک رتبه ی بیست هزاری خورده و نمیدونم تا کی قراره اینطور باشه . شیطونه میگه ببندمش به رگبار :/ 
ولی خب حس بدی به ادم دست میده وقتی یک نفر که منو شما خطاب میکنه ببندم به رگبار ... البته تعابیر مختلفی از رگبار هست. مثلا تعبیر بادمجون دور قابچینیش اینه که من همین الانم طرفو بستم به رگبار. بستگی به جنبه ی طرف هم داره . مثلا کسی که یه بار بهش کفتم اف برتو باد و زد زیر گریه مسلمن ادم نرمالی نیست و لزومن اسم رگبار براش رگبار تلقی میشه . 
یاد یه خاطر اینستایی افتادم ... یه زنی که خیلی وقت بود پست های همو لایک میکردیم سر یه شوخی مسخره توی کامنت دونی ها منو بلاک کرد. یعنی من گفتم با این جلف بازی ها بتون شوهر نمیدن ها . اونم خندید و بلاک . منتها نمیدونست من رو قضیه بلاک حساسم 😂 من رفتم با پیج محرمانه اینستام توی پی وی طرف و چند تا فحش ابدار بهش دادم و گفتم حالا دلم خنک شد منو بلاک کن . 
بعد طرف برگشت و حرفای عجیبی زد [تم فیلم ترسناک] : من فکر میکردم شما آدم مودب تری باشید. واقعن دیدن این فحش ها که توسط شما گفته میشه برام عجیبه . من حساب کردم شما هنرمندید و اینها .

جالبه که این ادم با این وجود منو بلاک کرده بود . منم بهش گفتم که اگر من با شعورم چرا بلاک کردی و اینها. 

بعد برگشت گفت هیچ وقت این فحش حرامزاده رو به کسی نگو چون ممکنه طرف مادرش رو از دست داده باشه . و بعد اون اکانت محرمانه رو هم بلاک کرد. 

من گفتم که همه فحشام از روی شوخی بود ولی خب فایده ای نداشت . وقتی یکیو به رگبار ببندی هیچ راه بازگشتی نیست. 
صبح دیروز پاشدم و دیدم یک خانوم چت ، سه تا کامنتی که زیر پست بلند و بالاش دادمو پاک کرده بعد هم بهم خصوصی گفت : نپرس چرا .. دلم خواست .

واقعن به کجا داریم میریم . اه . اون از سولانژ گاو که من یه کامنت طنز براش فرستادم و یه حمله انتحاری کرد به وبلاگم اینم از این که معلوم نیست سنتی رو با صنعتی زده که من بعد از ماه ها تعقیب کردن وبلاگش و خوندن پست هاش و کامنت گذاشتن اینجوری باید ازش ری‌اکشن ببینم . 
شاید تغصیر منه که تلاش میکنم با رتبه بیست هزار کنکور دمخور بشم . این ادم اگر جنس تفکراتش به من نزدیک بود رتبه کنکورش لاقل در تعداد ارقام با من یکی بود . #دوهزار 

__یکی میشه #مرسی‌اه رو توضیح بده ؟ به جز مرکبات لطفا :دییی
___نقاشی از خودم jeremybrett هم بازیگر مورد علاقمه و ربطی به عکس اون دختر اسکل نداره
___عکس اول یه مدل روسی عه که دراینجا سعی داره خودشو شبیه sia کنه . و این شخص تنها کسی بود که بعد از اینکه نقاشیشو کشیدم ، به جای به‌به و چه‌چه بهش انتقاد کرد :/ 
sina S.M
۱۶ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان