یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

آن قصر که جمشید در او جام گرفت /دیدی که چگونه گور بهرام گرفت ؟!

سلام !


ببخشید اگر لحنم کمی تند و تیز بود ! همین یه ساعت پیش داشتم توی ویکی پدیا مقاله "دانمارک" رو میخوندم که به چیز عجیبی برخوردم !

طعنه و مزاح در گفت و گوی عادی دانمارکی یه امر کاملن مشهود و حتی الزامیه ! اینو میدونستید که اغلب حرف های رد و بدل شده در محیط کار به صورت تقبیح و متلک هست ؟!


یعنی همه با هم رک و راستند ! این خصلت شیرین را جامعه ایرانی به هیچ وقت نخواهد چشید ... وقتی که بنای گفت و گو بر رعایت ادب طبقاتی و آداب معاشرتمون بر پایه ی ، خود تخریبی بنا شده . 

البته این موضوعیست که جامعه شناسان مطرح این مرز و بوم خیلی قبل تر به آن پی برده بودند . و ریشه آن را حمله مغولان دانسته اند ...



عاداتی مثل چاپلوسی و تملق و حقیر شمردن خود نزد دیگران تحت اخلاق و ادب ایرانی ... اخلاق و ادبی که دربار مفلوک فارسی برای حفظ جان ونه حتی حفظ مقام ، در برابر بیابان گردانی که قانون و اخلاقشان از قدرت و زور بازویشان می آمد . نه از زبان بی مایه که درواقع برای هضم بهتر غذا در بدن به وجود آمده ... 


اجداد ما و بزرگان مان کم کم به ما یاد دادند این بر خاک افتادن ها و مظلوم نمایی و خود خار پنداری نه تنها باعث حفظ جان است ، بلکه به کار حفظ مقام هم می آید . و این شد که به اینجا رسیدیم که وقتی میخواهیم وارد آسانسور شویم ، اگر قبل از بقیه وارد شویم ، خبطی کرده ایم خبطستان ... و بی هوده به دنبال پیشرفت هم هستیم ... پیشرفت مثل جوامعی که اصلن نمیدانند تعارف یعنی چه و برای چه اختراع شده ... و حتی برای استحکام دوستی هایشان دوز بی ادبی و رک بودنشان را بالاتر از حد معمول میبرند !


چه بسا در تمام جهان مردم بهنگام اعدام شدن ، حرف خود را با قاطعیت زده اند یا به روی صورت جلادشان تف پرتاب کرده اند ...

و در اینجا ، در تمام فیلم ها و سریال های تاریخی به ما نشان میدهند که ما از همان اول هم تا دقیقه آخر زندگی ، به پست بودن و خود خوار انگاری و مظلوم نمایی بی هوده ادامه داده و مشاهده شده پیرمردان هق و هق راه می اندازند و به اندازه دجله اشک میریزند . 


هی هات من الظلله ! (چی هس اصن اصلش ؟!)



مهران مدیری ! مرد شاهکاری ! آمده و گوی رقابت را از چنگ رامبد در آورده ... 

از این به بعد مقاله های کوتاهی در باره ی ایشان مینویسم باشد که روزی ایشان را زیارت کنیم :دی البته امیدوارم وقتی زیارتشان میکنیم مارا دست اندازد و کمی مزاح در وکنیم !


مهران مدیری را بشناسیم 1


مهران 47 سالشه (به تاریخ پست نگاه کنید) 

با ساخت سریال برای تلویزیون ، نشون داده ببیننده های خانگی رو دوست داره 

کسایی که پول اضافه برای سینما یا سی دی ها پرداخت نمیکنن و در راحت ترین حالت ممکن 

در حالت لم داده یا تخمه شکستن ، او را میبینند .


مهران مدیری ذر مصاحبه ای گفته بود به هیچ وجه نمیخواد از مردم جدا بشه...

منظور او از مردم ، ببیننده های تلویزیون بود . 

این انگیزه باعث شده دوباره به تلویزیون باز گردد و ساخت برنامه در شبکه نمایش خانگی را 

به کل رها نمود !


او جدیدن به مردمی ترین شکل ممکن ظاهر شد

یعنی یه سبک جدید که دائم با مردم و بیننده ها سروکار داره


دورهمی که میشه یک جور هایی برداشت آزاد از خندوانه تلقی کرد

گرچه قالب اصلی برنامه دور همی ریشه خارجی داره


اما بهرحال این ایده ی تقلید از خارجی ها رو رامبد راه انداخت


مهران به بهترین شیوه ممکن دارد خلا بوجود آمده در این چند سال را پر میکند 


خلائی که البته هنوز پر نشده 


و هنوز خیلی ها هستند که نمیدانند .


چرا شب های برره 


برعکس دیگر سریال های ایرانی 


تکرار نمیشود ؟! 









پ ن : یکی از نظرات پروارم به یکی از پست های وبلاگ سروش :


 http://kaayto.blog.ir/post/Social-Traitors


این عزیزی که در کامنت ها اشاره کردن خیلی میخوام بدونم کیه !!! میم ! 


طبق توصیه خودت باید بدبین باشیم ... پس میم میتونه اول یه سری اسم مشخص باشه !

اولین اسم این لیست میتونه زن بودن ایشون رو تقویت کنه .

مخصوصن وقتی از هیولایی مثل آ.ت پشتیبانی میکنن ... طرفداران ا.ت  فقط دختر های ترشویی هستند که همه خواستگارارو رد کردن تا کسی با اسب طلایی سر برسه . و چون مسلمن شپش هم سر نرسیده به این نتیجه رسیدن که مرد ها همه هیولا و زن ها همه فرشته اند ... به قول سلینجر : چه زرت و پرتی ! 


البته میم میتونه مخفف مرد هم باشه ... ولی خودت گفتی همه اهم ، غیر از اینکه خلافش ثابت بشه :دی 

راستی در مورد نظر مریم ! یادمه توی وبلاگ دختری که بوی سیب زمینی میداد ، نویسنده همچین حرفی زده بود و گفته بود که نباید درمورد دیگران حتی فکر کنیم ! چه برسد بخواهیم قضاوتشان کنیم !

تجربه نشون داده این جور طرز تفکر برای کسانیه که فکر میکنن بقیه راجع بشون فکر نمیکنن ! 

ولی خب حقیقت چیز دیگریست ... آدم باید مسلح باشه ... وقتی کسی را در مترو دیدی ، باید در ذهنت با بیشترین سرعت ممکن به اون فحش بدهی : 

1. آشغال کت شلواری 
2. پا گنده 
3. لوس عقده ای 
4. شهرستانی بیچاره
5. کتاب نخون مفلوک 

(این ها رو باید با بیشترین سرعت به مردم پرتاب کرد .) چون در اون صورت اونها از قیافتون میفهمن امل تشریف دارین و خودشون یه خروار فحش ذهنی روتون خالی میکنن !!! بعد میگی : چرا همه با من اینجوری ان در حالی که من باشون مثل فرشتم و حتی حاضر نیستم تو ذهنم اونا رو برنجونم ... 

(عجب نظر پرواری شد بهتره تا بچه ننداخته یه کپی شو آخر آخرین پستم قرار بدم ! :دی )
sina S.M
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان