یک وبلاگ آزاد ! هر انتقادی به جاست.

تنها چیزی که اونا میخوان اینه که از آب بیاریشون بیرون ، از اونجا خلاص شون کنی.

کافیه یه نخ ماهیگیری رو بندازی تو آب ، بعد چند ثانیه ، چوب پنبه ی قلاب حتمن میره پایین. این ماهی ها احمق تر از ماهی های جاهای دیگه نیستن ، موضوع این نیست ، تنها چیزی که اونا میخوان اینه که از آب بیاریشون بیرون ، از اونجا خلاص شون کنی. 

بیرون آب ، یکهو بهتر نفس میکشن ، تازه از شر سوزش ها و خارش هاشون هم خلاص میشن ، واسه همینه که راضی ان. بعدش میتونی هرکاری دلت خواست باهاشون بکنی ، ولشون کنی رو علف ها بمیرن یا سرشون رو بکوبی به یه سنگ ، فقط برشون نگردونی رودخونه به این بهونه که خیلی کوچیکن یا خوشگل نیستن ، تنها چیزی که میخوان همینه. توقع زیادی ندارن. 

گاهی وقت ها، رد که میشم ، وا می ایستم با ماهیگیر ها گپ بزنم. واسه اینکه سر صحبت رو باز کنم ، ازشون میپرسم :" وضع صید چطوره ؟ "

بهم جواب میدن " شکایتی نداریم. "

با یه نگاه به ته سطل هاشون ، همه چی رو میشه دید، شگفت آوره. خیلی از بیماری های پوستی ، لکه های قرمز، التهاب. بعضی هاشون یه چیزی مثل کچلی دارن و با لکه های بزرگی فلس هاشونو از دست دادن . تاول چرکی ، و چشم های همشون قرمز و خون گرفته. اشتها آور نیستن ، همین رو باید گفت ، ولی این کسی رو دلسرد نمیکنه ، هرجور فکر کنی ، صید فوق العاده ایه و هیشکی سخت نمیگیره. 


منگی؛ ژوئل اگلوف


+پست معرفی 

sina S.M
۶ نظر
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان